دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
12
2
2018
06
22
مقایسه ولع مصرف در افراد وابسته به الکل مبتلا و غیر مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در دوره پرهیز از مصرف
1
10
FA
بیژن
پیرنیا
0000-0002-8349-5736
دانشجوی دکتری، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علم و فرهنگ، تهران، ایران
b.pirnia@usc.ac.ir
محمدرضا
اسلامی
کارشناس ارشد، گروه مشاوره مدرسه، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
مژده
بازرگان
کارشناس ارشد، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان، زنجان، ایران.
پریا
صادقی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی شخصیت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
10.22123/chj.2018.85379.
<strong>مقدمه</strong>: از دیدگاه سببشناسی یکی از موضوعات بالینی که سبب دشواری درمان اختلال استرس پس از سانحه میشود، هم زمانی تشخیص این اختلال با اختلال سوءمصرف الکل میباشد. افزایش فعالیت نورآدرنرژیک فصل مشترک هر دو اختلال است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ولع مصرف در افراد وابسته به الکل مبتلا و غیر مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در دوره پرهیز از مصرف انجام شد.<br /> <strong>مواد و روش ها:</strong> مطالعه حاضر، پژوهشی توصیفی است. از جامعه مردان وابسته به الکل، 80 آزمودنی به روش داوطلبانه انتخاب و به واسطه آزمون غربالگری افرادی که بالاترین و پائینترین نمرات را با توجه به نقطه برش مفروض در آزمون استرس پس از سانحه کسب نمودند گزینش شدند. سپس نمونه مذکور جهت مقایسه در قالب دو گروه دارا و فاقد نشانگان تخصیص یافتند. پرسشنامه ولع مصرف توسط آنان تکمیل شد. دادههای جمعآوری شده به کمک آزمونهای مجذورکای، تی مستقل و همبستگی پیرسون تحلیل شدند.<br /> <strong>یافته ها:</strong> میانگین و انحراف معیار (با فاصله اطمینان 95/0) متغیر ولع مصرف در گروه اختلال استرس پس از سانحه<br /> 58/2 ± 72/11 و در گروه کنترل 24/2 ± 73/9 بود (01/0>p). بین میزان شدت نشانگان اختلال استرس پس از سانحه و ولع مصرف الکل ارتباط معنیداری مشاهده شد (001>p).<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> یافته های این پژوهش لزوم توجه به اهمیت همبودی دو اختلال و نقش این همبودی در طرحریزی مداخلات پیشگیرانه و درمانی در حیطه اعتیاد را منعکس میسازد.
اختلال استرس پس از سانحه,ولع مصرف,اختلال سوءمصرف الکل
https://chj.rums.ac.ir/article_80500.html
https://chj.rums.ac.ir/article_80500_af1d58c53979b8b1ae8be19d03980757.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
12
2
2018
12
22
بررسی شیوع استرس، اضطراب و افسردگی در شاغلین پرستاری بخشهای ویژه بیمارستان علیابن ابیطالب (ع) رفسنجان در سال 1396
11
21
FA
عصمت
طالقانی
0000-0001-9542-4014
کارشناس ارشد، گروه اتاق عمل، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران.
taleghaniesmat@yahoo.com
مجید
نوروزی
کارشناس ارشد، بخش مراقبتهای ویژه نوزادان، بیمارستان علیابن ابیطالب (ع)، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران.
majidnoroozi88@yahoo.com
مریم
هادوی
0000-0002-3848-2805
کارشناس ارشد، بخش مراقبتهای ویژه نوزادان، بیمارستان علیابن ابیطالب (ع)، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران.
hadavimaryam@yahoo.com
10.22123/chj.2018.127080.1122
<strong>مقدمه:</strong> سلامتی پرستاران، به دلیل ماهیت کاری همیشه در معرض خطر میباشد. پرستارانی که از سلامت روانی و جسمی مناسب برخوردار نباشند قادر نخواهند بود مراقبتهای مطلوبی از بیماران به عمل آورند. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوع استرس، اضطراب و افسردگی در شاغلین پرستاری بخشهای ویژه بیمارستان علیابن ابیطالب(ع) شهر رفسنجان در سال 1396 طراحی شده است.
<strong>مواد و روش ها:</strong> این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1396 به روش سرشماری بر روی کلیه پرستاران شاغل در بخشهای ویژه (NICU, ICU, CCU) بیمارستان علیابنابیطالب (ع) رفسنجان (87 نفر) انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک (14 سؤال) و پرسشنامه استانداردDASS 21 (21 سؤال) جمعآوری و با استفاده از آزمونهای توصیفی و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
<strong>یافته ها:</strong> با توجه به میانگین و انحراف معیار نمره افسردگی (60/9 ±80/10)، استرس (17/8 ± 14/12)، و اضطراب (02/8 ± 8/8)، شدت این اختلالات در پرستاران مورد بررسی به ترتیب خفیف، عادی و خفیف بود. نوع شدید این اختلالات به ترتیب در 8/13% (12 نفر)، 2/9% (8 نفر) و 4/18% (16 نفر) از پرستاران مشاهده شد. میزان افسردگی در پرستاران شاغل در ICU بیشتر از پرستاران بخشهای NICU و CCU بود و آزمون آماری این اختلاف را معنیدار نشان داد (022/0=p).
<strong>نتیجه گیری:</strong> با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، اهمیت حرفه پرستاری و تأثیر استرس، اضطراب و افسردگی پرستاران بر عملکرد شغلی و کیفیت خدماتدهی به بیماران، لازم است توسط مدیران پرستاری در جهت افزایش سلامت روان این قشر از جامعه به خصوص پرستاران شاغل در ICU، برنامهریزیهای لازم صورت گیرد.
افسردگی,استرس,اضطراب,پرستاران بخشهای مراقبت ویژه,آزمون DASS 21,رفسنجان
https://chj.rums.ac.ir/article_80982.html
https://chj.rums.ac.ir/article_80982_22ff9429f373d5bd78d312351a170289.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
12
2
2018
06
22
تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی با شدت متوسط بر محتوی و فعالیت آنزیم تلومراز بافت قلب در موشهای صحرایی سالمند
22
29
FA
یوسف
عبداله پور
0000-0003-3709-0241
دانشجوی دکتری،گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.
yousefa.poor@yahoo.com
محمدرضا
ذوالفقاری
استادیار، گروه فیزیولوژی ورزشی ، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.
zolfaghari60@gmail.com
فیروز
قادری پاکدل
دانشیار، گروه فیزیولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران.
info@fgpakdel.com
10.22123/chj.2018.139810.1164
<strong>مقدمه:</strong> اختلالات فیزیولوژیکی و بیماریهای مرتبط با سالمندی خطر کاهش عملکرد فیزیکی را افزایش میدهند. سبک زندگی غیر فعال با بروز نشانگرهای پیری سلولی مانند کاهش طول تلومر مرتبط است. عامل اصلی ثبات و افزایش طول تلومر آنزیم تلومراز است. هدف پژوهش حاضر تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی با شدت متوسط بر محتوی و فعالیت آنزیم تلومراز بافت قلب در موشهای صحرایی سالمند بود.
<strong>مواد و روش ها:</strong> این مطالعه از نوع تجربی بوده که در آن 20 سر موش صحرایی نر 46 هفتهای با وزن 260 تا 310 گرم به صورت تصادفی در دو گروه 10 تایی شامل گروه تمرین و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته تمرین مقاومتی با شدت متوسط انجام دادند. پس از اتمام دوره در حالت ناشتا و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی نمونههای بافت قلبی از موشهای صحرایی جمعآوری شد. برای اندازهگیری فعالیت آنزیم تلومراز از روش PCR-ELISA و برای اندازهگیری محتوی تلومراز از روش ساندویچ الایزا استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری t مستقل آنالیز شدند.
<strong>یافته ها:</strong> نتایج نشان داد که در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل، فعالیت آنزیم تلومراز (002/0=p) و محتوی آنزیم تلومراز (042/0=p) به صورت معنیداری بیشتر بود.
<strong>نتیجه گیری: </strong>بر اساس نتایج پژوهش حاضر به نظر میرسد که هشت هفته تمرین مقاومتی با شدت متوسط میتواند سبب افزایش فعالیت و محتوی آنزیم تلومراز در بافت قلب موشهای صحرایی سالمند شود.
سالمندی,موشهای صحرایی,تمرین مقاومتی,تلومراز
https://chj.rums.ac.ir/article_80502.html
https://chj.rums.ac.ir/article_80502_b1db4bfe849710cdb129d96012453874.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
12
2
2018
06
22
تأثیر توانبخشی نوروسایکولوژیکی مبتنی بر نرمافزار بر بهبود عملکرد حل مسئله در افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن
30
37
FA
منصور
بیرامی
0000-0002-5015-2585
استاد روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
yazdan.movahedi@gmail.com
یزدان
موحدی
0000-0001-9214-2273
استادیار علوم اعصاب شناختی، گروه طراحی صنعتی، دانشکده طراحی اسلامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران.
yazdan_movahedi@yahoo.com
10.22123/chj.2018.93751.1021
<strong>مقدمه:</strong> مشکلات خواندن یکی از اساسیترین مشکلاتی است که کودکان دچار ناتوانی یادگیری با آن مواجه هستند. مطالعات نشان دادهاند که توانبخشی شناختی میتواند باعث بهبود ناتوانی در خواندن شود. پژوهش حاضر با هدف تأثیر توانبخشی نوروسایکولوژیکی مبتنی بر نرمافزار بر بهبود عملکرد حل مسئله در افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن انجام شد.<br /> <strong>مواد و روشها:</strong> طرح پژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی بود. نمونه مورد بررسی شامل گروه افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن (10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) بود. از برنامه کامپیوتری توانبخشی نوروسایکولوژیکی و آزمون برج لندن به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد.<br /> <strong>یافتهها:</strong> تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0p<)، به نحوی که توانبخشی نوروسایکولوژیکی باعث بهبود عملکرد حل مسئله در افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن شده است.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> با توجه به تأثیرات توانبخشی نوروسایکولوژیکی بر بهبود عملکرد حل مسئله افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن، این مدل میتواند در افرادی که دچار اختلال یادگیری خواندن هستند، مورد استفاده قرار گیرد.
توانبخشی نوروسایکولوژیکی,حل مسئله,شناخت,علوم اعصاب,ناتوانی یادگیری خواندن
https://chj.rums.ac.ir/article_80584.html
https://chj.rums.ac.ir/article_80584_817647794519c4e8cee6f71155cf3e35.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
12
2
2018
06
22
پیشبینی افسردگی بر اساس هوش معنوی و هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه ایلام در سال 1395
38
46
FA
سید علی
مرعشی
0000-0001-9220-0189
استادیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
sayed.marashi1@gmail.com
فاطمه
میرزایی
0000-0001-9220-0189
کارشناس ارشد، گروه روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد واحد ایلام، ایلام، ایران.
t.mehrabian@chmail.ir
فاطمه
ویسی
کارشناس ارشد، گروه روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد واحد ایلام، ایلام، ایران.
taherehmehrabian1371@gmail.com
طاهره
محرابیان
0000-0001-9494-7761
دانشجوی دکتری، گروه روانشناسی، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران.
t.mehrabian@yahoo.com
محمد
بساک
کارشناس ارشد، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهوار، ایران.
t.mehrabian1@gmail.com
10.22123/chj.2018.119876.1102
<strong>مقدمه:</strong> افسردگی از مشکلات شایع در بین جوانان است که میتواند سلامت روانی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. هوش معنوی و هیجانی با تقویت روابط فردی و معنویات میتوانند باعث بهبود وضعیت سلامتی شوند. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی میزان افسردگی دانشجویان بر اساس ابعاد هوش معنوی و هوش هیجانی آنها در سال 1395 انجام شد.<br /> <strong>مواد و روش ها:</strong> در این پژوهش که از نوع توصیفی است، 368 نفر از دانشجویان دانشگاه ایلام به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. از 3 پرسشنامه افسردگی، هوش معنوی و هوش هیجانی به عنوان ابزار جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.<br /> <strong>یافته ها:</strong> نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی (36/0r= -) و هوش هیجانی (35/0r= -) با افسردگی رابطه منفی و معنیدار وجود دارد (001/0>p). ضرایب تحلیل رگرسیون برای ترکیب خطی متغیرهای هوش معنوی و هوش هیجانی با افسردگی در سطح کمتر از 001/0 معنیدار بود. نتایج نشان داد که گسترش حالت هشیاری (38/0ß= -) بیشترین اهمیت را در تبیین واریانس افسردگی داشته است (19% R<sup>2</sup>=) (001/0 >p).<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> به نظر میرسد هوش معنوی و هوش هیجانی با افسردگی دانشجویان در ارتباط است. بنابراین توصیه میشود درمانگران و مشاوران جهت درمان و کاهش افسردگی افراد، توجه به این مؤلفهها را در دستور کار خود قرار دهند.
افسردگی,هوش معنوی,هوش هیجانی,دانشجویان,ایلام
https://chj.rums.ac.ir/article_80591.html
https://chj.rums.ac.ir/article_80591_345704642ffab14511b9ada90c765bfd.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
12
2
2018
06
22
مقایسه تأثیر 8 هفته تمرین اینتروال شدید و ترکیبی قدرتی- استقامتی بر سطوح سرمی پروتئین ترشح اسیدی و غنی از سیستئین (SPARC) و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع 2
47
56
FA
عبدالرضا
کاظمی
0000-0003-1082-6335
دانشیار، گروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ولی عصر (عج)، رفسنجان، ایران.
rkazemi22@yahoo.com
مومنه
ایمانی
0000-0003-4800-8653
کارشناس ارشد، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران.
ابراهیم
بنی طالبی
0000-0002-9943-9747
دانشیار، گروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران.
banitalebi.e@gmail.com
10.22123/chj.2018.85458.
<strong>مقدمه:</strong> روشهای گوناگونی از فعالیت بدنی بهطور گسترده برای کنترل دیابت پیشنهاد شدهاند. هدف از این پژوهش تعیین تأثیر 8 هفته تمرین اینتروال شدید و ترکیبی قدرتی- استقامتی بر سطوح سرمی پروتئین ترشح اسیدی و غنی از سیستئین (SPARC) و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع دو است.
<strong>مواد و روشها</strong><strong>: </strong>در این تحقیق نیمه تجربی 42 نفر زن دیابتی دارای اضافهوزن با دامنه سنی 60-45 سال و قند خون ناشتای بیشتر از 126 میلیگرم در دسی لیتر بهطور داوطلبانه انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه مساوی قرار گرفتند و به مدت 8 هفته تمرین کردند. گروه تناوبی شدید سه جلسه در هفته 10-4 تکرار آزمون وینگیت 30 ثانیهای بر روی ارگومتر با تلاش حداکثر، و گروه ترکیبی سه جلسه در هفته تمرین هوازی با 60% حداکثر ضربان قلب و دو جلسه در هفته تمرین مقاومتی با 70% یک تکرار بیشینه انجام دادند. گروه کنترل هیچ فعالیت منظمی نداشتند. SPARC زنان 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از اتمام دوره تمرینی اندازهگیری شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای t وابسته و کوواریانس استفاده گردید.
<strong>یافتهها:</strong> تغییرات میزان SPARC سرمی به دنبال هیچ یک از گروههای تناوبی شدید (54/0p=)، ترکیبی (92/0p=) و کنترل (52/0p=) تغییر معنیداری نداشت. نتایج مقایسه بین گروهی تفاوت معنیداری بین گروههای تمرینی نشان نداد (537/0p=).
<strong>نتیجه گیری: </strong>دو شیوه تمرینی، تأثیر یکسانی بر شاخصهای مرتبط با مقاومت به انسولین داشتند. این دو روش تمرین، در بهبود SPARC نیز به یک اندازه مؤثر بودند. لذا استفاده از تمرینات تناوبی شدید و تمرینات ترکیبی میتواند در بهبود مقاومت به انسولین به یک اندازه مؤثر باشد و میتوان از آنها به جای هم برای بهبود حال افراد مبتلا به دیابت نوع 2 استفاده کرد.
دیابت ملیتوس,مقاومت به انسولین,پروتئین ترشح اسیدی و غنی از سیستئین (SPARC),تمرین ورزشی
https://chj.rums.ac.ir/article_80511.html
https://chj.rums.ac.ir/article_80511_889535385ce0f2768678b1a5f0be8d1b.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
12
2
2018
12
22
مقایسه ابعاد ناگویی هیجانی با هوش هیجانی، علائم روانشناختی و بهوشیاری در بیماران هیپرتانسیون اساسی و افراد سالم شهر کرمانشاه در سال 1395
57
68
FA
عزت
دیره
0000-0003-2696-9648
استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاداسلامی، واحد بوشهر، بوشهر، ایران.
ezatdeyreh@gmail.com
زهره
غفاری جاهد
0000-0002-2188-1228
دانشجوی دکترای تخصصی، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاداسلامی، واحد بوشهر، بوشهر، ایران.
مهران
فرهادی
استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.
behruz90000@yahoo.com
محیالدین
محمدخانی
0000-0002-8313-9109
استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
عیسی
صفری
کارشناس ارشد، گروه تکنولوژی آموزشی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
ندا
باقری مهیاری
کارشناس ارشد، گروه مشاوره، دانشگاه آزاداسلامی، واحد خمینی شهر، اصفهان، ایران.
10.22123/chj.2018.85451.
<strong>مقدمه: </strong>بیماری هیپرتانسیون اساسی، اختلالی روانی- فیزیولوژیک است که علاوه بر عوامل زیستی، عوامل روانشناختی نیز در بروز و تشدید آن نقش دارند. لذا، پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد ناگویی هیجانی با هوش هیجانی، علائم روانشناختی و بهوشیاری در بیماران هیپرتانسیون اساسی و افراد سالم انجام شد.
<strong>مواد و </strong><strong>روش</strong><strong>ها: </strong>پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسهای است. در این پژوهش 100 نفر مبتلا به هیپرتانسیون اساسی مراجعهکننده به مطب پزشک متخصص قلب و عروق در شهر کرمانشاه در سال 1395 به روش نمونهگیری در دسترس و 100 نفر سالم از بین همراهان بیماران و کارمندان دانشگاه از طریق همتاسازی با نمونه بیمار انتخاب شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامههای جمعیتشناختی، ناگویی هیجانی، مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی، هوش هیجانی و بهوشیاری انجام شد. دادههای پژوهش با روشهای آمار توصیفی، آزمون مجذور کای و t مستقل تحلیل شد.
<strong>یافته</strong><strong>ها:</strong> نتایج نشان داد بین دو گروه هیپرتانسیون و سالم در متغیرهای وزن، شاخص تودۀ بدنی، دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر برونمدار تفاوت معنیدار وجود داشت (05/0>p)؛ اما این تفاوت در مورد متغیر قد معنیدار نبود (05/0<p). همچنین، بین دو گروه مبتلا به هیپرتانسیون و افراد سالم در متغیرهای روانشناختی ناگویی هیجانی، افسردگی و اضطراب، بهوشیاری و هوش هیجانی تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0>p).
<strong>نتیجهگیری: </strong>علاوه بر عوامل زیستی، عوامل روانشناختی و رفتاری که با سهولت بیشتری تغییر مییابند، نیز با هایپرتانسیون رابطه دارند. پیشنهاد میشود که این متغیرها در فرآیند درمان افراد دارای هایپرتانسیون اساسی مورد توجه قرار گیرند.
ناگویی هیجانی,هوش هیجانی,اضطراب,افسردگی,بهوشیاری,هیپرتانسیون اساسی,شهرکرمانشاه
https://chj.rums.ac.ir/article_80600.html
https://chj.rums.ac.ir/article_80600_2801761a47a2b17d020a11cd1a46f459.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
12
2
2018
12
22
شاخصهای بهوشیاری زمینهای بر مبنای ناگویی خلقی و ابعاد مثبت- منفی کمالگرایی در دانشجویان
69
78
FA
رسول
حشمتی
0000-0003-2418-8821
استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
psy.heshmati@gmail.com
علی
شیخ الاسلامی
دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشکده روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
سعیده
جباری
کارشناس ارشد، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
psy.heshmati1@gmail.com
مهری
مولایی
دکتری روان شناسی، گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
psy-heshmati@gmail.com
10.22123/chj.2018.105900.1061
<strong>مقدمه:</strong> بهوشیاری از مؤلفههای مهم سلامت روانشناختی است. با این حال نقش ناگویی خلقی و کمالگرایی مثبت-منفی در آن مشخص نیست. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش ناگویی خلقی و ابعاد کمالگرایی در بهوشیاری دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 96-95 انجام شد.<br /> <strong>مواد و روش ها</strong>: در یک تحقیق توصیفی-همبستگی، تعداد 150 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه پنجوجهی ذهن آگاهی، مقیاس کمالگرایی مثبت و منفی و مقیاس ناگویی خلقی جمعآوری شدند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند.<br /> <strong>یافته ها</strong>: یافته ها نشان داد از بین مؤلفههای ناگویی خلقی، مؤلفه دشواری در تشخیص احساسات (24/0-β=و 029/0p=) قادر به پیشبینی بهوشیاری زمینهای است. همچنین، ابعاد مثبت (27/0 β=و 000/0p=) و منفی (29/0- β=و 000/0p=) کمالگرایی قادر به پیشبینی واریانس بهوشیاری زمینهای در دانشجویان است.<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> بر اساس نتایج به دست آمده، میتوان گفت که ناگویی خلقی (دشواری در تشخیص احساسات) و ابعاد مثبت و منفی کمالگرایی میتوانند تعیینگرهای بهوشیاری زمینهای دانشجویان باشد.
بهوشیاری,کمالگرایی,ناگویی خلقی
https://chj.rums.ac.ir/article_80592.html
https://chj.rums.ac.ir/article_80592_207114d5519d0fbe207ef1b2ab7cfefc.pdf