دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
9
3
2017
05
09
مقایسه کیفیت زندگی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان ریه و معده با افراد بهنجار در شهر تبریز در سال1393
1
8
FA
امیر
عزیزی
0000000339483639
دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی عمومی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
amir28144@gmail.com
سید مسعود
دهقان منشادی
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.
جواد
محمدی
دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی عمومی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
javad.m60@gmail.com
مقدمه: با توجه به نقش عوامل خطرساز روانی - اجتماعی و کیفیت زندگی ناسالم در سببشناسی و فیزیوپاتولوژی بیماری سرطان، هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت زندگی و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به سرطان ریه و معده با افراد بهنجار در شهر تبریز است.<br /> <br /> مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی است که در آن 100 نفر از بیماران مبتلا به سرطان (50 سرطان ریه و 50 سرطان معده) و 50 نفراز افراد بهنجار، از طریق همتاسازی با گروه بیمار از شهر تبریز در سال 1393 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه استرس ادراک شده جمعآوری شد. پایایی پرسشنامه کیفیت زندگی براساس آلفای کرونباخ 81/0 و پرسشنامه استرس ادراک شده 89/0 برآورد شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> <br /> یافتهها: براساس یافتهها تفاوت معنیداری میان گروههای مورد مطالعه در استرس ادراک شده وجود داشت؛ به طوری که مبتلایان به سرطان ریه و معده نمرات بالاتری در استرس ادراک شده منفی نسبت به افراد عادی بدست آوردند (001/0=p)؛ اما بین سه گروه در کیفیت زندگی تفاوتی مشاهده نشد. همچنین در کیفیت زندگی و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان با یکدیگر هیچگونه تفاوتی وجود نداشت.<br /> <br /> نتیجهگیری: با توجه به تفاوت استرس ادارک شده در بیماران مبتلا به سرطان نسبت به افراد عادی، انجام مداخلات روانشناختی در زمینه آموزش کنترل استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به سرطان ضروری به نظر میرسد.
کیفیت زندگی,استرس ادراک شده,سرطان,معده,ریه,تبریز
https://chj.rums.ac.ir/article_45757.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45757_0aecce6a01a4d3c0f5562965997c3332.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
9
3
2017
05
09
رابطه نگرشهای ناکارآمد با مؤلفههای بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
9
17
FA
رقیه
ذوالرحیم
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تبریز، تبریز، ایران
nasimsepehr@ymail.com
منصور
بیرامی
0000-0002-5015-2585
دانشیار، گروه روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
yazdan.movahedi@gmail.com
خلاصه<br /> <br /> مقدمه: بهزیستی روانشناختی یکی از مقولههای مهم در قشر دانشجویی میباشد تا زمینهساز موفقیتهای تحصیلی و اجتماعی باشد. از اینرو، این پژوهش در سال تحصیلی 1394-1393 با هدف بررسی رابطه نگرشهای ناکارآمد با مؤلفههای بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز انجام پذیرفت.<br /> <br /> مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، تعداد 380 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی که تعداد آنها با استفاده از جدول مورگان تعیین شده بودند و با استفاده از نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب گردیده بودند به پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی ریف ویسمن و نگرشهای ناکارآمد ویسمن و همکاران پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.<br /> <br /> یافتهها: نتایج ماتریس همبستگی حاکی از آن است که نگرشهای ناکارآمد با مؤلفههای بهزیستی روانشناختی (پذیرش خود 195/0- =r، رابطه مثبت با دیگران 312/0- =r، خودمختاری176/0- =r، زندگی هدفمند 219/0- =r، رشد شخصی<br /> 273/0- =r و تسلط بر محیط 268/0- =r) ارتباط منفی و معنیداری دارد.<br /> <br /> نتیجهگیری: نتایج حاکی از انست که با افزایش نگرشهای ناکارآمد در دانشجویان، بهزیستی روانشناختی آنها کاهش پیدا میکند.
نگرشهای ناکارآمد,بهزیستی روانشناختی,دانشجویان
https://chj.rums.ac.ir/article_45758.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45758_fbe59b84f8e6c6d02c73bf4594f81fa6.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
9
3
2017
05
09
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کاهش شدت نشانگان اختلال وسواس موکنی و افسردگی: پژوهش مورد منفرد
18
28
FA
بهروز
بهروز
0000-0001-5091-8942
مدرس، گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
behrouz.psycho64@yahoo.com
نسرین
حیدری زاده
مربی، گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
nasrin_heidarizadeh61@yahoo.com
ستاره
جلالیان
کارشناس ارشد مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، کرمانشاه، ایران.
setareh.jalalian1365@gmail.com
فاطمه
بوالی
مدرس، گروه روانشناسی، دانشگاه علمی- کاربردی قوۀ قضائیه، بوشهر، ایران.
behruz90000@yahoo.com
مقدمه: درمان اختلال وسواس موکنی (TTM) از چالش انگیزترین موضوعات بالینی و بهداشت روانی است. لذا هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (ACT) بر کاهش شدت نشانگان موکنی و افسردگی در یک مورد مبتلا به اختلال وسواس موکنی بود.<br /> <br /> مواد و روشها: پژوهش از نوع مورد منفرد (Single-subject design) با طرح A-B میباشد. مراجع دختری 20 ساله بود که براساس مصاحبه بالینی بر مبنای DSM-V، پرسشنامههای اختلال موکنی (MGH-HS) و افسردگی بک- فرمکوتاه (BDI-S) و نظر روانپزشک تشخیص قطعی اختلال موکنی را دریافت نمود. پس از موقعیت خط پایه (Base Line)، مداخله آغاز شد و شرکت کننده 8 جلسه مداخلۀ درمانی هفتگی 120 دقیقهای را دریافت نمود و یک ماه پس از پایان جلسات مداخله، دو سری پرسشنامه در دو ماه متوالی به عنوان مرحله پیگیری اجرا و تکمیل شد.<br /> <br /> یافتهها: یافتههای پژوهش طی تحلیل دیداری نمودار دادهها براساس شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل دیداری نشان داد، در مرحله پیگیری نسبت به خط پایه مداخله در کاهش شدت نشانگان اختلال وسواس موکنی (TTM) و افسردگی مؤثر بوده است.<br /> <br /> نتیجهگیری: روش ACT مؤثر بوده و از آن میتوان در مراکز درمانی جهت کاهش نشانگان وسواس موکنی و افسردگی استفاده کرد.
درمان پذیرش و تعهد,اختلال وسواس موکنی,افسردگی,پژوهش مورد منفرد
https://chj.rums.ac.ir/article_45759.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45759_77a9a0c7c69901b4cc1d4a1a72184285.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
9
3
2017
05
09
تأثیر ۱۲ هفته تمرین استقامتی بر میزان گلوکز، انسولین خون و ساختار قلب موشهای دیابتی نوع 2
29
36
FA
رسول
محمدی
دانشجوی دکتری، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
rasoul.mohammadi141@gmail.com
حسن
متین همائی
استادیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
hasanmatinhomaee@yahoo.com
محمدعلی
آذربایجانی
استاد، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
کاظم
باعثی
0000 0001 5483 0008
استادیار، گروه ویروس شناسی، انستیتو پاستور ایران، تهران، ایران
kbaesi@gmail.com
مقدمه: دیابت نوع 2 به عنوان یک فاکتور خطر برای بیماری قلبی به شمار میرود و سهم عمدهای در مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی دارد، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ۱۲ هفته تمرین استقامتی بر میزان گلوکز، انسولین خون و ساختار قلب موش های دیابتی نوع 2 است.<br /> <br /> مواد و روش ها: ۱۶ سر موش نر نژاد ویستار با میانگین وزن20 ± 200 گرم به صورت تصادفی به دو گروه، دیابتی کنترل و دیابتی استقامتی تقسیم و در شرایط آزمایشگاهی نگهداری شدند، گروه تجربی، 12 هفته به تمرین استقامتی پرداختند. پس از دوره تمرینی فاکتورهای مورد نظر که شامل: وزن موشها ، وزن قلب، وزن بطن چپ، درصد وزن قلب به وزن بدن، درصد وزن بطن چپ به وزن قلب، ضربان قلب استراحت، میزان گلوگز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها از آزمون t مستقل استفاده شد. <br /> <br /> یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که بین میانگین وزن بطن چپ (005/0p=)، درصد وزن قلب به وزن بدن (001/0p=)، میزان گلوگز (000/0p=)، انسولین (000/0p=) و ضربان قلب حالت استراحت (003/0p=) در گروه دیابتی استقامتی نسبت به گروه دیابتی کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p<).<br /> <br /> نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر میرسد تمرین استقامتی بر میزان گلوکز، انسولین و ساختار قلب<br /> دیابتی ها مؤثر است و میتواند به عنوان یک روش مداخلهای تأثیرگذار مورد توجه قرار گیرد.
تمرین استقامتی,دیابت,ساختار قلب,انسولین
https://chj.rums.ac.ir/article_45760.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45760_028bea7b1bbaf461b9fbe3dcb9f22cc1.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
9
3
2017
05
09
بررسی اپیدمیولوژیک آسیبهای تروماتیک مغز و پیامدهای آن در شهرستان رفسنجان یک مطالعه توصیفی
37
46
FA
مرضیه
هجینی نژاد
کارشناس هوشبری، مرکز تحقیقات دانشجویی دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
مریم
هادوی
0000-0002-3848-2805
دانشجوی دکتری پژوهشی، گروه آموزشی هوشبری، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
hadavimaryam@yahoo.com
شایسته
اسماعیل زاده
مربی، گروه مامایی، دانشکده پرستاری- مامایی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
esmaeilzadeh_sh@yahoo.com
مقدمه: تروما یکی از مهمترین مسائل بهداشتی جوامع بشری اعم از جوامع صنعتی و پیشرفته یا در حال توسعه است که روزانه جان دهها هزار نفر را در جهان به خطر میاندازد. برخورد صحیح و مدیریت مناسب تروما، در کاهش میزان مرگومیر و عوارض ناشی از آن تأثیر خواهد داشت. مطالعه حاضر، با هدف بررسی اپیدمیولوژیک ضربات مغزی تروماتیک و عوامل مؤثر بر پیامدهای آن در شهرستان رفسنجان طراحی شد.<br /> <br /> مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی است و اطلاعات مورد نیاز به روش سرشماری از پرونده بیمارانی که در سال 1391 با تشخیص ترومای مغزی در بخش اورژانس بستری شده بودند، استخراج گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه پژوهشگر ساخته شامل: 6 سؤال دموگرافیک و 14 سؤال برای تعیین اپیدمیولوژی و پیامدهای ضربات تروماتیک مغزی بود. اطلاعات با استفاده از آزمونهای توصیفی و تحلیلی (فیشر- کایدو- t مستقل) تجزیه و تحلیل شدند.<br /> <br /> یافته ها: در طی سال 1391 تعداد 318 نفر با تشخیص ضربه به سر به بخش اورژانس مراجعه کرده بودند که 82% را مردان شامل میشدند. میانگین و انحراف معیار سنی بیماران 69/17±28/28 سال بود. تصادف سرنشین یا عابر پیاده با وسایل نقلیه سبک با 1/69% موارد، بیشترین علت ایجاد آسیبهای تروماتیک مغز را به خود اختصاص میداد. در 7/83% موارد، آسیب مغزی خفیف گزارش شده بود. 2/79% از بیماران به بخشهای مغز و اعصاب و جراحی و 1/9% به ICU منتقل شدند. 6/6% بیماران مستقیم به اتاق عمل رفتند. یک مورد (4/0%) از آسیبهای تروماتیک مغزی منتقل شده به بخش اورژانس، منجر به فوت شد.<br /> <br /> نتیجه گیری: در مطالعه حاضر، تصادف سرنشین یا عابر پیاده با وسایل نقلیه سبک، مهمترین علت بروز آسیبهای تروماتیک مغزی بود و تصادفات جادهای در این بین سهم بیشتری داشتند. بهبود وضعیت جادهها، ارتقای فرهنگ رانندگی، افزایش کیفیت و سرعت خدماترسانی در مراحل پیش بیمارستانی و بخش اورژانس بایستی از اولویتهای برنامهریزی کلان باشد.
تروما,اپیدمیولوژی,آسیب تروماتیک مغزی,رفسنجان
https://chj.rums.ac.ir/article_45761.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45761_44502d77918ecf10206351cba4af90ff.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
9
3
2017
05
09
ارتباط بین افسردگی، اضطراب و سلامت معنوی در دانشجویان دانشکده علوم پزشکی خلخال در سال 1392
47
55
FA
ریحانه
ایوان بقا
مربی، گروه مامایی، دانشکده علوم پزشکی خلخال، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، خلخال، ایران
خدیجه
نصیری
مربی، گروه پرستاری داخلی جراحی، دانشکده علوم پزشکی خلخال، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، خلخال، ایران
khadije.nasiri@yahoo.com
عزیز
کامران
استادیار، گروه آموزش بهداشت، دانشکده علوم پزشکی خلخال، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، خلخال، ایران
aziz_kamran@ymail.com
رعنا
شمخالی
کارشناس پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، رشت، ایران
مقدمه: اضطراب و افسردگی دو جنبه مهم سلامت روانی بوده و سلامت معنوی هسته مرکزی سلامتی در انسان میباشد. ارتباط بین سلامت روان و معنویت در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرارگرفته است. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین اضطراب، افسردگی و سلامت معنوی در بین دانشجویان دانشکده علوم پزشکی خلخال در سال1392 میباشد.<br /> <br /> مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی از نوع همبستگی است که بر روی 207 نفر از دانشجویان دانشکده علوم پزشکی خلخال بهصورت سرشماری انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه چهار قسمتی (اطلاعات فردی و اجتماعی، افسردگی بک، سنجش اضطراب اشپیلبرگر، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون(SWB) بود. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.<br /> <br /> یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که 7/33 درصد از دانشجویان بهشدت افسرده، 90/52 درصد بهشدت مضطرب می_باشند و 78 درصد از سلامت معنوی بالایی برخوردارند. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین نمره کلی افسردگی با سلامت معنوی ارتباط آماری معنیدار معکوس وجود دارد (05/0p<) اما بین نمره کل اضطراب با سلامت معنوی ارتباط آماری معنیدار مثبت وجود داشت (05/0 p<).<br /> <br /> نتیجهگیری: سلامت معنوی می_تواند میزان بروز اختلالات روانی از قبیل افسردگی و اضطراب را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین، بر اساس یافته های مطالعه توجه به سلامت معنوی دانشجویان بهعنوان یکی از عوامل اثرگذار بر سلامت آنان ضروری به نظر میرسد.
اضطراب,افسردگی,سلامت معنوی,دانشجویان
https://chj.rums.ac.ir/article_45762.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45762_5e6407b0eef2dd46c67741a3554a63e8.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
9
3
2017
05
09
بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در رابطه با هپاتیت B و C در سال 1391
56
62
FA
محمد مهدی
یاقوتی خراسانی
استادیار، متخصص اندودنتیکس، گروه اندودنتیکس، دانشکده دندانپزشکی رفسنجان، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
m.yaghooti@yahoo.com
میترا
دودانی
دندانپزشک، دانشکده دندانپزشکی رفسنجان، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
مقدمه: ویروسهای هپاتیت B و C یکی از شایعترین میکروارگانیسمهای بیماریزا منتقله از راه خون هستند که به عنوان یک عامل خطر شغلی عمده در بین کارکنان مراقبتهای بهداشتی مطرح میگردند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در رابطه با هپاتیت B و C در سال 1391 انجام شد.<br /> <br /> مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی از مجموع 775 نفر از دانشجویان مقطع بالینی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان 445 نفر بصورت تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه دو قسمتی جمعآوری گردید: بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم شامل 17 سؤال آگاهی، 11 سؤال نگرش و10 سؤال عملکرد بود. دادهها به وسیله<br /> روشهای آمار توصیفی، آزمون t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل شدند.<br /> <br /> یافتهها: نتایج به دست آمده حاکی از مشابه بودن آگاهی در هر دو گروه مونث و مذکر بود و همچنین سطح آگاهی دانشجویان رشتههای پزشکی و دندانپزشکی بالاتر از پیراپزشکی بود. از لحاظ عملکرد، گروه جنسی مذکر عملکرد بهتری داشته و از طرف دیگر دانشجویان دندانپزشکی عملکرد و نگرش بهتری نسبت به سایر دانشجویان داشتند. همچنین با بالا رفتن مقطع تحصیلی، سطح عملکرد و آگاهی ارتقاء مییافت.<br /> <br /> نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که آگاهی، عملکرد و نگرش دانشجویان در مورد هپاتیت B و C در حد متوسط بوده و برای بهبود بخشیدن به این موارد باید سیاستهای مناسب آموزشی اتخاذ گردد.
آگاهی,نگرش,عملکرد,هپاتیت B,هپاتیت C,دانشجویان
https://chj.rums.ac.ir/article_45763.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45763_2470681a4296cf6ae44c93c9a7bcee3d.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
9
3
2017
05
09
بررسی ارتباط خستگی و افسردگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال 1393
63
73
FA
زهرا
پور موحد
مربی، گروه آموزش پرستاری، دانشجوی دکترای تخصصی پژوهشی، مرکز تحقیقات اعتیاد و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، ایران
سید مجتبی
یاسینی اردکانی
استاد، گروه روانپزشکی، مرکز تحقیقات اعتیاد و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، ایران
yassiniard@yahoo.com
زهره
کلانی
مربی، گروه آموزش پرستاری، مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد ، ایران
مریم
علاقبند
کارشناس ارشد، گروه روانشناسی عمومی، دانشجوی دکترای تخصصی پژوهشی، دانشگاه پیام نور تهران، ایران
مقدمه: خستگی و افسردگی در دانشجویان بر انجام کار، زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی آنها اثرات منفی گذاشته و منجر به کاهش عملکرد اجتماعی، شغلی و تحصیلی آنها میگردد. این مطالعه باهدف بررسی ارتباط خستگی و افسردگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال 1393 انجام شد.<br /> <br /> مواد و روشها: این پژوهش بر روی 315 دانشجو در دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد به روش چند مرحلهای انجام گردید. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای اطلاعات دموگرافیک، معیار خستگیIowa Fatigue Scale و معیار افسردگی Beck استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس، تی تست، من ویت نی ، کای اسکوار و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.<br /> <br /> یافتهها: ارتباط بین میانگین افسردگی و وجود مشکل مالی در دانشجویان و علاقه به رشته تحصیلی (001/0p=) و ارتباط بین میانگین خستگی و جنس (0001/0>p)، رشته تحصیلی و وجود مشکل مالی (007/0p=)، علاقه به رشته تحصیلی (0001/0p<) و وجود بیماری جسمی (008/0p=) معنیدار شد. همبستگی بین نمره خستگی و افسردگی دانشجویان با آزمون همبستگی پیرسون مثبت و معنیدار گردید. (000/0p< و 581/0r=).<br /> <br /> نتیجهگیری: با وجود همبستگی مثبت و معنیدار بین خستگی و افسردگی دانشجویان و نتایج حاصله به نظر می رسد که با ایجاد امکانات بیشتر و حمایت مالی دانشجویان بتوان علاقهمندی به رشته تحصیلی را افزایش و خستگی و افسردگی را در آنها کاهش داد.
خستگی,افسردگی,دانشجویان علوم پزشکی
https://chj.rums.ac.ir/article_45764.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45764_7351523b2ecd6d9a9e763fb4f09924a9.pdf