دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
10
1
2017
05
09
بررسی عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت بیماران مبتلا به سندرم حاد عروق کرونر در بیمارستان امیرالمؤمنین دانشگاه علوم پزشکی زابل در سال 1393
1
10
FA
مسعود
عارف نژاد
مربی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران
سعیده
پورمند
کارشناس مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران.
محدثه
روا
کارشناس مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی زابل، زابل، ایران.
پروانه
اصفهانی
0000-0002-3606-1185
دانشجوی دکترای تخصصی مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، گروه علوم مدیریت و اقتصاد بهداشت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
p.isfehani@gmail.com
مقدمه: افزایش مدت اقامت بیماران ضمن اینکه موجب افزایش هزینههای بیمار و بیمارستان میشود، زمان بهبودی و توانبخشی بیمار را هم زیاد میکند. با توجه به کمبود مراکز درمانی، کارمند، امکانات، تجهیزات و هزینههای روزافزون خدمات درمانی، بهینه کردن طول مدت اقامت و عوامل مؤثر بر آن اهمیت ویژهای دارد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مؤثر بر طول مدت اقامت بیماران مبتلا به سندرم حاد عروق کرونر در بیمارستان امیرالمؤمنین دانشگاه علوم پزشکی زابل در سال 1393 صورت گرفت.<br /> <br /> مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی – مقطعی است. نمونههای پژوهش به روش نمونهگیری تصادفی منظم انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز از پرونده بیماران بستری شده در سال 1393 استخراج شد. برای جمعآوری دادهها، از یک پرسشنامه محقق ساخته 29 گویه استفاده گردید. تحلیل دادهها توسط آزمونهای آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تی مستقل صورت گرفت<br /> <br /> یافته ها: از 349 بیمار مورد بررسی 4/70 درصد مرد بودند. نحوه پذیرش 280 بیمار به صورت الکتیو بود؛ میزان طول اقامت این بیماران 30/6 روز کمتر از طول اقامت بیماران اورژانسی بود (001/0p≤). بین طول اقامت بیمار هنگام ترخیص شامل بهبودی، بهبودی نسبی و فوت ارتباط معنی دار وجود داشت (001/0p≤). فاکتورهای سن، شغل، نوع بیمه، داشتن سابقه بستری و وضعیت بیمار هنگام ترخیص بر میانگین طول اقامت مؤثر بود.<br /> <br /> نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، جهت کمک به تخصیص بهتر منابع و تختهای بیمارستانی و بهرهوری بهینه از تختهای موجود، باید اقداماتی جهت کاهش مدت اقامت بیماران به خصوص بیماران مسن از طریق توسعه مراکز مراقبت در خانه و خانه های پرستاری صورت گیرد.
طول مدت اقامت,بیمارستان,بیماران عروق کرونر
https://chj.rums.ac.ir/article_45774.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45774_e9d2eab275d2a1a8d8391422f0f0165a.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
10
1
2017
05
09
بررسی ارتباط اعتیاد به اینترنت با اضطراب و افسردگی در دانشآموزان دبیرستانی شهرستان جلفا در سال 1392
11
18
FA
امیر
عزیزی
0000000339483639
دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی عمومی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
amir28144@gmail.com
سودابه
اسماعیلی
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
su.esmaeili@gmail.com
سید مسعود
دهقان منشادی
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
مقدمه: با توجه به اینکه مطالعات قبلی ارتباط بین اعتیاد به اینترنت و مشکلات سلامت روانی را برجسته ساختهاند؛ هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ارتباط اعتیاد به اینترنت با اضطراب و افسردگی در دانشآموزان دبیرستانی شهرستان جلفا بود.<br /> <br /> مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان شهر جلفا در سال 1392 بودند که با روش نمونهگیری خوشهای تعداد 150 نفر انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از مقیاس افسردگی و اضطراب بیمارستانی زیگموند و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ استفاده شد. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و روشهای آماری استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> <br /> یافتهها: براساس یافتهها، اضطراب و افسردگی با اعتیاد به اینترنت رابطه دارد؛ در تحلیل رگرسیون نیز مشخص شد که اضطراب و افسردگی حدود 63 درصد واریانس مربوط به اعتیاد به اینترنت را تبیین میکند.<br /> <br /> نتیجهگیری: با توجه به اینکه اعتیاد به اینترنت از طریق اضطراب و افسردگی قابل تبیین است؛ لذا نتایج این پژوهش تلویحات مهمی در زمینه آموزش دانشآموزان مبتلا به اعتیاد به اینترنت و مداخلات درمانی برای کنترل اضطراب و افسردگی آنها به همراه دارد.
اضطراب,افسردگی,اعتیاد به اینترنت,دانش آموزان
https://chj.rums.ac.ir/article_45775.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45775_1583911216b216f7074d52857f05055c.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
10
1
2017
05
09
وضعیت اپیدمیولوژیک هپاتیتهای ویرال در بیماران مراجعهکننده به مراکز بهداشتی استان قم در سالهای 1388 تا 1392
19
28
FA
محمود
ناطقی رستمی
دکتری تخصصی، گروه میکروبیولوژی و ایمونولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.
rostami52@yahoo.com
مینو
تسبیحی
دانشجو دکتری تخصصی، گروه انگلشناسی پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران
پروانه
قربانیان
کارشناس، گروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم
زینب
نجفی
کارشناس، گروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم
زهرا
موسوی میاندشتی
کارشناس ارشد، واحد پیشگیری، کنترل و درمان بیماریها، مرکز بهداشت شهرستان قم، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم
مقدمه: استان قم به علت حضور مهاجرین، عبور مسافرین و اسکان زائرین اهمیت ویژهای از جنبه اپیدمیولوژی بیماریهای عفونی دارد. این مطالعه به بررسی وضعیت هپاتیتهای ویروسی در بیماران مراجعهکننده به مراکز بهداشتی استان قم در سالهای 1388 تا 1392 میپردازد.<br /> <br /> مواد و روشها: در این مطالعه که بهصورت مقطعی و توصیفی- تحلیلی انجام شده است، بیماران مبتلا به هپاتیت مراجعهکننده به مراکز مختلف بهداشت در سطح استان قم در سالهای 1388 تا 1392 به صورت سرشماری مورد معاینه بالینی قرار گرفته و نمونه خون از آنها گرفته شد. اطلاعات دموگرافیک، بالینی و آزمایشگاهی ثبت شده و با آزمونهای آماری مجذور کای و فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.<br /> <br /> یافتهها: در دوره مورد بررسی 1188 مورد هپاتیت در مراکز بهداشت استان قم ثبت شده است. میانگین سن افراد مورد بررسی 17± 6/48 سال بوده است. در مجموع مواردی که آزمایش خون انجام شده بود تعداد 836 مورد HBs Ag، تعداد 325 مورد HCV Ab و تعداد 27 مورد HIV Ab مثبت بودند. درد فوقانی شکم، زردی و تهوع شایعترین علائم گزارش شده بودند. سابقه تماس غیرجنسی (046/0=p) و مداخله دندانپزشکی (050/0=p) در افراد HBs Ag مثبت بهطور معنیداری بیش از افراد HBs Ag منفی و سابقه زندان، خالکوبی و تزریق مواد در افراد HCV Ab مثبت بهطور معنیداری بیش از افراد HCV Ab منفی بود (001/0p<).<br /> <br /> نتیجهگیری: آموزش مداوم افراد بومی و مهاجرین استان برای مراجعه، تشخیص و درمان بهموقع، بهویژه در رابطه با گروههای پرخطر نظیر افراد با تماس پرخطر و معتادان تزریقی اهمیت بسزایی در کنترل عفونت هپاتیت دارد.
هپاتیت B,هپاتیت C,اپیدمیولوژی,قم
https://chj.rums.ac.ir/article_45776.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45776_52922c89e09e08e80509b153e6ea280d.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
10
1
2017
05
09
پیش بینی ویژگیهای شخصیت فرزندان بر اساس سبکهای فرزندپروری و ارتباط آن با پنج عامل بزرگ شخصیت والدین
29
39
FA
محمد
ناظر
0000-0001-7159-318X
استادیار، گروه روانپزشکی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
nazerm47@gmail.com
محمدرضا
مختاری
0000-0003-0841-4091
کارشناس ارشد روانشناسی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
mrmokhtaree@yahoo.com
احمدرضا
صیادی
0000-0002-5311-5173
مربی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
sayadiahmad@yahoo.com
فاطمه
مشایخی
دانشجوی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
مقدمه: رشد و شکل گیری شخصیت، تحت تأثیر عوامل متعدد ژنتیکی و محیطی است. نحوه رفتار، ریشه در شخصیت دارد بنابراین تعامل والد- فرزند تحت تأثیر شخصیت طرفین قرار میگیرد. مطالعه حاضر با هدف پیشبینی ویژگیهای شخصیت فرزندان بر اساس سبکهای فرزندپروری و ارتباط آن با پنج عامل بزرگ شخصیت والدین انجام شد.<br /> <br /> مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی، 296 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال 1393 به شیوه تصادفی انتخاب و وارد مطالعه شدند. پرسشنامهها به شکل فایلهای الکترونیکی به ایمیل منتخبین ارسال گردید. دانشجویان و والدین آنها، پرسشنامه شخصیت نئو و والدین پرسشنامه فرزندپروری بامریند را نیز تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از<br /> آزمونهای آماری تیمستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون، مورد بررسی قرار گرفت.<br /> <br /> یافته ها: بعد شخصیتی تجربهگرایی پدران با بعد شخصیتی توافقپذیری فرزندان ارتباط معنیدار و معکوس (001/0>p) و با برونگرایی فرزندان ارتباط معنیداری (045/0=p) داشت. در میان ابعاد شخصیتی مادران، برونگرایی مادر با برونگرایی فرزند (001/0>p)، تجربهگرایی مادر با تجربهگرایی فرزند (002/0=p)، توافقپذیری مادر با برونگرایی فرزند (006/0=p) و<br /> وظیفهشناسی مادر با برونگرایی (001/0>p) و توافقپذیری (008/0=p) فرزند ارتباط معنیداری داشت. بعد شخصیتی<br /> برونگرایی فرزندان بر اساس سبک فرزندپروری منطقی مادر و بعد شخصیتی وظیفهشناسی فرزندان بر اساس سبکهای فرزندپروری منطقی و مستبد والدین قابل پیشبینی بود.<br /> <br /> نتیجهگیری: به نظر میرسد یکی از عوامل مرتبط با شخصیت فرزندان، الگوهای شخصیت والدین باشد. نتایج چنین مطالعاتی روانشناسان را در امر آموزش و والدین را در امر رفتار صحیح جهت تربیت بهتر فرزندان برای شکلگیری شخصیت بهینه در آنها کمک شایانی خواهد نمود.
شخصیت,سبک فرزندپروری,والدین,فرزندان
https://chj.rums.ac.ir/article_45777.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45777_907d2a58a9e6d6157d2d02b1c18d571e.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
10
1
2017
05
09
ارزیابی تهدید سرطان پوست در کشاورزان شهرستان چالدران در سال 1394
40
51
FA
توحید
بابازاده
دانشجوی دکترای آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، کمیته تحقیقات دانشجویی، گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران
towhid.babazadeh@gmail.com
جعفر
تزوال
کارشناس ارشد آموزش بهداشت، شبکه بهداشت و درمان ایلام، دانشگاه علوم پزشکی ایلام، ایلام، ایران
jafartazval@gmail.com
محمد
مرادی جو
کارشناس ارشد ارزیابی فناوری سلامت، مرکز تحقیقات سرطان، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
m.moradijoo@gmail.com
فاطمه
مرادی
کارشناس ارشد مدیریت شهرى و کارشناس مسئول اداره کل سلامت شهردارى تهران، تهران، ایران
f.moradi@gmail.com
کتایون
میرزائیان
کارشناس ارشد مدیریت شهرى و کارشناس مسئول اداره کل سلامت شهردارى تهران، تهران، ایران
katayoon.32@gmail.com
مقدمه: سرطان پوست یکی از شایعترین سرطانها در ایران و جهان محسوب میشود. شناخت ادراکات کشاورزان نسبت به سرطان پوست میتواند در طراحی مداخلات جهت پیشگیری از آن مؤثر باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی وضعیت ارزیابی تهدید نسبت به سرطان پوست در کشاورزان شهرستان چالدران انجام شده است.<br /> <br /> مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 238 نفر از کشاورزان مناطق روستایی به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه روایی و پایایی شده مبتنی بر سازههای تئوری انگیزش حفاظت استفاده گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی (فراوانی، فراونی نسبی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (آنالیز واریانس یکطرفه) انجام شد.<br /> <br /> یافتهها: میانگین و انحراف معیار سنی شرکتکنندگان 79/8 ±40/35 سال بود. بین تهدید درک شده با تحصیلات (001/0p=) و ارزیابی تهدید با تحصیلات (042/0p=) ارتباط معنیداری مشاهده گردید. 04/50 درصد افراد حساسیت درک شده پائینی نسبت به سرطان پوست داشتند. تنها 5/15 درصد افراد، شدت درک شده بالایی نسبت به سرطان پوست داشتند. 1/23 درصد کشاورزان پاداشهای درونی و بیرونی بالایی نسبت به رفتارهای ناسازگار با سرطان پوست داشتند. ارزیابی وضعیت تهدید کشاورزان نشان داد 119 نفر در حالت غیرقابل قبول، 26 نفر مرزی و 99 نفر قابل قبول هستند. <br /> <br /> نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان میدهد که کشاورزان خود را آسیبپذیر در برابر سرطان پوست نمیدانند لذا طراحی و اجرای مداخلات مناسب جهت آگاهسازی کشاورزان در زمینه مورد نظر ضروری به نظر میرسد.
سرطان,پوست,کشاورزان,ایران,چالدران
https://chj.rums.ac.ir/article_45778.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45778_52bc3d8e40876d5cf96d8c70361584cc.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
10
1
2017
05
09
تأثیر معنادرمانی اسلامی بر بهبود سازگاری اجتماعی و تابآوری مادران کودکان عقبمانده ذهنی
52
62
FA
کبری
کنعانی
دانشجوی دکتری بالینی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
k.kanani@khuisf.ac.ir
محمدعلی
گودرزی
استاد، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
مقدمه: عقبماندگی ذهنی معضلی است که بنیان خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. با تولد یک فرزند عقبمانده ذهنی عملکرد روانشناختی والدین دچار اختلال میگردد. دو مؤلفه روانشناختی مورد توجه در این فرایند، سازگاری اجتماعی و تابآوری روانشناختی والدین است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنادرمانی اسلامی بر بهبود سازگاری اجتماعی و تابآوری مادران کودکان عقبمانده ذهنی انجام گرفت.<br /> <br /> مواد و روشها: پژوهش حاضر، مطالعهای نیمه تجربی، از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام مادران دارای کودک عقبمانده ذهنی در اصفهان بود. جهت انجام این پژوهش 45 مادر دارای فرزند عقبمانده ذهنی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.گروههای آزمایش در 9 جلسه 90 دقیقهای معنادرمانی اسلامی شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامههای سازگاری اجتماعی و تابآوری بود. دادهها با روش تحلیل آنکوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> <br /> یافتهها: نتایج بیانگر آن بود که آموزش معنادرمانی اسلامی منجر به تفاوت معنیدار در میانگین پسآزمون نمرات گروههای آزمایش در هر دو متغیر سازگاری اجتماعی (001/0p<) و تابآوری (001/0p<) شد.<br /> <br /> نتیجهگیری: معنادرمانی اسلامی سبب میشود مادران کودکان عقبمانده ذهنی در مؤلفههای سازگاری اجتماعی و تابآوری بهبود معنیداری داشته باشند آنها حتی با وجود فرزند عقبمانده، سازگاری اجتماعی بهتر و تابآوری بالاتری را در فرایند زندگی شخصی و اجتماعی کسب مینمودند
معنا درمانی اسلامی,سازگاری اجتماعی,تابآوری,مادران دارای کودک عقبمانده ذهنی
https://chj.rums.ac.ir/article_45779.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45779_a28616fe3de738d344fb22f5b612008e.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
10
1
2017
05
09
نوع و میزان خطاهای دارویی و علل آن از دیدگاه پرستاران شاغل در بخشهای نوزادان و مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستانهای استان یزد در سال1393
63
71
FA
طاهره
رمضانی
مربی، گروه بهداشت همگانی، دانشجوی دکترای پرستاری ، دانشکده پرستاری و مامایی رازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، ایران
tramezani43@yahoo.com
سید محمود
حسینی المدواری
0000-0003-2047-7941
دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت ویژه نوزادان ، دانشکده پرستاری و مامایی رازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، ایران
hse200024@gmail.com
حسین
فلاح زاده
0000-0001-6518-366x
استاد، گروه آمار و اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
hofaab@yahoo.com
عارفه
دهقانی تفتی
کارشناس ارشد آمار زیستی ، عضو هیات علمی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران، یزد، ایران
arefeh.dt@ssu.ac.ir
مقدمه: دارو دادن و خطاهای دارویی در کودکان به خصوص نوزادان از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف تعیین نوع و میزان خطاهای دارویی و علل آن از دیدگاه پرستاران شاغل در بخشهای نوزادان و مراقبت ویژه نوزادان صورت گرفته است.<br /> <br /> مواد و روشها :در این مطالعه توصیفی- مقطعی که در سال 1393 انجام شد، نمونهگیری به صورت سرشماری نمونهها و شامل 180 پرستار شاغل در بخشهای نوزادان و مراقبت ویژه نوزادان، در10 بیمارستان یزد بودند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناسی و پرسشنامه "خطای تجویز دارو"برای تعیین میزان خطاهای دارویی و انواع خطاهای دارویی بود. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی،میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون T و پیرسون) در نرمافزار20 spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.<br /> <br /> یافتهها: 20 درصد از پرستاران عنوان کرده بودند که در طول شش ماه گذشته مرتکب خطای دارویی نشدهاند و 45 درصد از آنها بین 1 تا 2 خطای دارویی داشتند. خطاهای دارویی در داروهای تزریقی به ترتیب شامل اشتباه در زمان دارو دادن (51% تا60%)، اشتباه در محاسبات دارویی (51 % تا 60%) ، دوز دارویی (41% تا 50%) و سرعت تزریق دارو (41% تا 50%) بود. خطاهای دارویی در داروهای غیر تزریقی شامل اشتباه در محاسبات دارویی (51% تا60%) و پس از آن اشتباه در دوز دارویی (41% تا 50%) بود. همبستگی بین خطاهای دارویی تزریقی و غیر تزریقی نشان داد که خطا در داروهای قابل تزریق بیشتر روی میدهد و مهمترین علت خطاهای دارویی کمبود نیروی انسانی بود.<br /> <br /> نتیجهگیری: احتمال بروز خطاهای دارویی در پرستاران زیاد است کلاس های بازآموزی در ارتباط با اطلاعات داروشناسی و اصلاح فرایند آموزش، تشویق و ترغیب پرستاران در جهت گزارش دهی اشتباهات دارویی و واکنش مثبت مدیران پرستاری پیشنهاد می شود.
خطاهای دارویی,بخش نوزادان,بخش مراقبت ویژه نوزادان,دیدگاه پرستاری
https://chj.rums.ac.ir/article_45780.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45780_fcba0bd5b3767fadf618274507eb9ae2.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
10
1
2017
05
09
اثربخشی ترکیب درمان شناختی رفتاری و بیوفیدبک در درمان مبتلایان به واژینیسموس: یک مطالعه پایلوت
72
77
FA
رضا
رستمی
دانشیار، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی تهران، تهران، ایران.
rezaros@gmail.com
سمیه
رامش
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ramesh_somayeh@yahoo.com
الهه
همت بلند
کارشناس مامایی، کلینیک آتیه، تهران، ایران
hemmat_el@yahoo.com
مقدمه: واژینیسموس به عنوان اختلال کنش جنسی و به همراه داشتن پیامدهای مخرب، لزوم بکارگیری رویکردهای درمانی مؤثر را میطلبد. بنابراین پژوهش حاضر به گزارش درمان 9 بیمار واژینیسموس با استفاده از روان درمانی با رویکرد شناختی رفتاری و بیوفیدبک میپردازد.<br /> <br /> مواد و روش ها: در مطالعه حاضر، ابتدا بیماران بر اساس شرح حال خود و همچنین واکنش اجتنابی آنها به هنگام انجام معاینات به واژینیسموس تشخیص داده شدند. درمان بیماران، ترکیبی از آموزش آناتومی و کارکرد اعضای تناسلی، آموزش رفتار جنسی و فیزیولوژی آن، اصلاح هرگونه اطلاعات و شناخت نادرست در مورد عملکرد و فعالیت جنسی، تمرینات رفتاری، آموزش تکنیک رلکسیشن و بیوفیدبک به منظور کمک به کنترل ارادی و افزایش آرمیدگی عضلات کف لگن بود.<br /> <br /> یافته ها: هر 9 بیمار واژینیسموس پس از گذراندن برنامه درمانی شناختی رفتاری و بیوفیدبک در طی 4 تا 5 هفته، بهبود یافتند و موفق به انجام عمل مقاربت شدند. در یکی از بیماران، بلافاصله پس از درمان و در دو بیمار دیگر، یکی به فاصله دو ماه و دیگری به فاصله سه ماه پس از اتمام درمان، بارداری رخ داد.<br /> <br /> نتیجه گیری: بیوفیدبک به همراه درمان شناختی رفتاری، درمانی مؤثر و کوتاه مدت برای بیماران مبتلا به واژینیسموس محسوب میگردد.
بیوفیدبک,درمان شناختی- رفتاری,واژینیسموس
https://chj.rums.ac.ir/article_45781.html
https://chj.rums.ac.ir/article_45781_a30e5255ff2ee31e13b04e5f93aace47.pdf