دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
اثربخشی آموزش راهحل محور بر تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی در زوجین شهر اصفهان
1
10
FA
مریم
اولیازاده
کارشناسی ارشد، گروه روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد، نجف آباد، ایران.
z.tadbir@yahoo.com
زهره
رئیسی
استادیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نجف آباد، نجف آباد، ایران.
maryamoleazadeh@yahoo.com
10.22123/chj.2018.85341.
<strong>مقدمه:</strong> در سالهای اخیر، توجه به کیان خانواده و عوامل مؤثر بر آن، موضوع پژوهشهای متنوعی بوده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهحل محور بر تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی در زوجین شهر اصفهان بود.<br /> <strong>مواد و روش ها:</strong> روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش را کلیه زوجین مراجعهکننده به مرکز مداخله در بحران و کاهش طلاق بهزیستی شهر اصفهان در سال 1394 تشکیل دادند. 20 زوج به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی Sanaei وBarati (1390) و کیفیت زندگی زناشویی سازمان بهداشت جهانی (1996) بود. برای گروه آزمایش، 7 جلسه 90 دقیقهای هفتهای یک جلسه، آموزش راهحل محور اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. بعد از اجرای مداخله آموزشی، دادهها جمعآوری و از طریق روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.<br /> <strong>یافته ها:</strong> میانگین و انحراف معیار گروه آزمایش در مؤلفه تعارضات زناشویی در پیشآزمون (08/6 ± 00/150) و در پسآزمون (20/5 ± 80/107)، در مؤلفه کیفیت زندگی در پیشآزمون (06/5 ± 40/60) و در پسآزمون (68/ 3± 75/77) بود. میانگین و انحراف معیار گروه کنترل در مؤلفه تعارضات زناشویی در پیشآزمون (30/6 ± 00/149) و در پسآزمون (93/5 ± 80/150)، در مؤلفه کیفیت زندگی در پیشآزمون (48/5 ± 10/62) و در پسآزمون (08/6 ± 95/61) بود. میانگین مؤلفههای تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی پس از ارائه مداخله آموزشی بین دو گروه آزمایش و کنترل دارای تفاوت معنیداری بود (001/0<em>></em>p).<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> بنابر نتایج پژوهش حاضر و پیشینه پژوهشی، میتوان روش راهحل محور را به عنوان روشی کارآمد در کاهش تعارضات زناشویی و افزایش کیفیت زندگی زوجین دارای مشکلات ارتباطی و زناشویی پیشنهاد نمود.
آموزش راه حل محور,تعارضات زناشویی,کیفیت زندگی,زوجین
https://chj.rums.ac.ir/article_65735.html
https://chj.rums.ac.ir/article_65735_5cd18f264f0a33e0e30acf11e4606f6e.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر
11
19
FA
جواد
محمدی
دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.
javad.m60@gmail.com
فیروزه
غضنفری
دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران.
f.ghazanfari2015@gmail.com
فضل اله
میردریکوند
استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران.
10.22123/chj.2018.102588.1052
<strong>مقدمه: </strong>اضطراب و افسردگی از علائم شایع اختلال سندرم روده تحریکپذیر به شمار میآید. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی میتواند یکی از مداخلات مؤثر در کاهش اضطراب و افسردگی باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به این اختلال بود<strong>.</strong><br /> <strong>مواد و روش</strong><strong></strong><strong>ها: </strong>پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی آموزشی و جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر کرمانشاه بود. پس از انطباق با ملاکهای تشخیصی Rome-III و تکمیل پرسشنامه اضطراب و افسردگی Beck، تعداد 40 نفر آزمودنی به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنیها به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (20 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. بعد از اتمام دوره 8 جلسهای شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در گروه آزمایشی و جمعآوری نمرات در مرحله پسآزمون، دادهها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> <strong>یافتهها:</strong> درمان ذهنآگاهی در کاهش افسردگی (000/0p=، 99/19F=) بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر در گروه آزمایشی بهطور معنیداری مؤثر بود. در متغیر اضطراب علیرغم بهبود میزان اضطراب (918/0p=، 11/0F=)، کاهش <br /> معنیداری مشاهده نشد.<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> این مداخله به عنوان درمانی مؤثر، میتواند در بهبود نشانههای افسردگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر به کار برده شود. شاید بتوان با ارتقای تکنیکهای این درمان، به بهبود بیشتر اضطراب در این بیماران امیدوار بود.
سندرم روده تحریکپذیر,اضطراب,افسردگی,شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی
https://chj.rums.ac.ir/article_65736.html
https://chj.rums.ac.ir/article_65736_8ee23040e05df3b0352afbad4f13804f.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
اثربخشی آموزش جنسی بر بخشش رنجش خاص زناشویی و پایداری ازدواج زنان متأهل شهر آبادان
20
29
FA
مریم
آذرکیش
دانشجوی دکتری، گروه روانشناسی عمومی، پردیس علوم وتحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اهواز، اهواز، ایران.
z_arabsalari27771@yahoo.com
فرح
نادری
0000-0001-5801-5967
دانشیار، گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
nmafrah@yahoo.com
پرویز
عسکری
دانشیار، گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
paskari@gmail.com
علیرضا
حیدرئی
دانشیار، گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
heaidari.ar@yahoo.com
10.22123/chj.2018.121280.1110
<strong>مقدمه:</strong> خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که زنان نقش مهمی در ثبات و پایداری نظام خانواده دارند و آموزش جنسی یکی از مهمترین نیازهای آموزشی زنان متأهل میباشد. بنابراین این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش جنسی بر بخشش رنجش خاص زناشویی و پایداری ازدواج زنان متأهل شهر آبادان انجام شد.<br /> <strong>مواد و روشها:</strong> پژوهش حاضر تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری همه زنان متأهل مراجعهکننده به کلینیک مشاوره و روانشناسی بیمارستان نفت شهر آبادان در فصل تابستان سال 1396 بودند. در مجموع 40 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و سپس نمونهها بهصورت تصادفی در دو گروه مساوی (20 نفر گروه مداخله و 20 نفر گروه کنترل) تقسیم جایگزین شدند. گروه مداخله 6 جلسه 2 ساعته (هفتهای یک جلسه) آموزش جنسی دریافت کرد. دادهها با کمک مقیاس بخشش رنجش خاص زناشویی Paleari و همکاران و شاخص ناپایداری ازدواج Edwars و همکاران جمعآوری و با روشهای تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.<br /> <strong>یافتهها:</strong> یافتهها نشان داد آموزش جنسی بهطور معنیداری باعث افزایش بخشش رنجش خاص زناشویی (001/0p< ,68/271F=) و پایداری ازدواج (001/0p< ,53/194F=) زنان متأهل شد.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> آموزش جنسی در افزایش بخشش رنجش خاص زناشویی و پایداری ازدواج مؤثر بود. بنابراین میتوان از روش آموزش جنسی برای بهبود بخشش رنجش خاص زناشویی و پایداری ازدواج زنان متأهل استفاده کرد.
آموزش جنسی,بخشش رنجش خاص زناشویی,پایداری ازدواج,زنان متأهل,آبادان
https://chj.rums.ac.ir/article_65737.html
https://chj.rums.ac.ir/article_65737_f2caeb91fd0f7607d17725485ca59ff8.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
تاثیر هیدروکلروتیازید بر مدتزمان دفع سنگهای لگنچه کلیه بعد از سنگشکنی برون اندامی
30
37
FA
علیرضا
نظری
استادیار، گروه جراحی، مرکز تحقیقات بیماریهای غیر واگیر، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران.
drnazari57@gmail.com
محمدرضا
مختاری
0000-0003-0841-4091
کارشناس ارشد روانشناسی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران.
mrmokhtaree@yahoo.com
زهرا
زارع عسکری
دانشجوی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
zahrazareaskari@gmail.com
10.22123/chj.2018.92414.1015
<strong>مقدمه: </strong>سنگشکنی برون اندامی (Extracorporeal shockwave lithotripsy, ESWL)، یکی از روشهای کم تهاجمی درمان سنگهای کلیوی است. موارد متعددی از جمله سن، جنس، وزن بیمار و اندازه، محل و جنس سنگ و کاربرد برخی داروها، موفقیت سنگشکنی را تسهیل میکنند. بدین منظور مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر هیدروکلروتیازید بر مدت زمان دفع سنگهای لگنچه کلیه بعد از ESWL انجام شد.<br /> <strong>مواد و روش</strong><strong></strong><strong>ها</strong>: در این کارآزمایی بالینی، 199 بیمار با سنگهای کوچکتر از 20 میلیمتر ناحیه لگنچه، مراجعهکننده به بخش سنگشکنی بیمارستان مرادی رفسنجان طی سالهای 1395-1394، بررسی شدند. پس از سنگشکنی، بیماران، به شیوه تصادفی در دو گروه مداخله مصرف قرص هیدروکلروتیازید 25 میلیگرم هر 12 ساعت به مدت 2 هفته و کنترل پلاسبو به مدت 2 هفته قرار گرفتند. دادهها با آزمونهای آماری منویتنی و کروسکال والیس بررسی شدند.<br /> <strong>یافته ها: </strong>موفقیت سنگشکنی در گروه هیدروکلروتیازید 01/73 درصد و در گروه پلاسبو 7/71 درصد بود (840/0=p). میانگین مدتزمان دفع سنگ گروه هیدروکلروتیازید 92/2±49/5 روز و گروه پلاسبو 98/3±46/6 روز بود (147/0=p). در گروه هیدروکلروتیازید، مدتزمان دفع سنگ در بیماران با اندازه سنگ 20-16 میلیمتر کمتر از بیماران با سنگهای کوچکتر از 16 میلیمتر بود (024/0=p). میانگین مدتزمان دفع سنگ بیماران 35-19 سال (004/0=p) و بیماران با سنگ سمت راست (049/0=p) گروه هیدروکلروتیازید کمتر از گروه پلاسبو بود.<br /> <strong>نتیجه گیری: </strong>تجویز هیدروکلروتیازید، مدتزمان دفع سنگ بعد از ESWL را به لحاظ بالینی کاهش داد هرچند به لحاظ آماری معنیدار نبود. با توجه به اثربخشی هیدروکلروتیازید در دفع سنگ افراد جوان و سنگهای با اندازه بزرگتر، شاید بتوان جهت کاهش زمان دفع سنگ از این دارو در بیماران استفاده نمود.
سنگشکن برون اندامی,هیدروکلروتیازید,زمان دفع سنگ
https://chj.rums.ac.ir/article_65738.html
https://chj.rums.ac.ir/article_65738_8ca52d68e6b97e2bd4efb38ce441432c.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود کمبود میل جنسی زنان متأهل شهر سیرجان
38
46
FA
علی
افضلی گروه
0000-0002-4296-3492
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد زرند، کرمان، ایران،
aafzaligrouh@gmail.com
مطهره
نصرت آبادی
0000-0002-1518-6069
(کارشناس ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه باهنر کرمان، ایران،
motinosi1367@gmail.com
مهدی
قاسم زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی عمومی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
mahdigh.iran@gmail.com
عسگر
چوبداری
دانشجوی دکترا، گروه روانشناسی و کودکان استثنایی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
asgar_choobdary@yahoo.com
10.22123/chj.2018.93693.1024
<strong>مقدمه:</strong> تمایل جنسی موضوع پیچیدهای است که تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. یکی از عواملی که نقش تعیین کنندهای در این مؤلفه دارد، عامل روانشناختی است. بنابراین ﻫﺪف از اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود کمبود میل جنسی زنان متأهل شهر سیرجان بود.<br /> <strong>مواد و روش ها:</strong> اﻳﻦ ﺑﺮرﺳﻲ از ﻧﻮع نیمه آزﻣﺎﻳﺸﻲ ﺑﻮد. بدین منظور از بین زنان مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر سیرجان که مبتلا به اختلال کمبود میل جنسی بودند، تعداد 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به گروههای آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. اعضای گروه آزمایش در طول10 جلسه هفتگی مورد طرحواره درمانی قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از شاخص تمایل جنسی هالبرت (1992) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، آزمون تحلیل کواریانس به کار گرفته شد.<br /> <strong>یافته ها:</strong> نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد طرحواره درمانی موجب کاهش معنیدار میانگین نمرات کمبود میل جنسی در گروه آزمایش (62/17 ± 00/59) نسبت به گروه کنترل (05/14 ± 98/47) گردیده است. (05/0>p)<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> بر پایه یافتههای این پژوهش نتیجه گرفته میشود که اثربخشی طرحواره درمانی بر افزایش میل جنسی مراجعین به مراکز مشاوره مؤثر میباشد.<br /> <strong> </strong>
اختلال کمبود میل جنسی,طرحواره درمانی,زنان متأهل
https://chj.rums.ac.ir/article_66060.html
https://chj.rums.ac.ir/article_66060_16620b9da143f23ec53914fe7766e2fe.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر سبکهای مدیریت تعارض زوجین پرتعارض
47
55
FA
رحمان
شیخهادی
کارشناس ارشد، گروه علوم تربیتی و مشاوره، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
rahmanmug@gmail.com
یاسر
مدنی
استادیار، گروه علوم تربیتی و مشاوره، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
yaser.madani@ut.ac.ir
مسعود
غلامعلی لواسانی
دانشیار، گروه علوم تربیتی و مشاوره، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
lavasani@ut.ac.ir
10.22123/chj.2018.111153.1070
<strong>مقدمه: </strong>یکی از عوامل بسیار مهمی که باعث بهبود و یا از همپاشیدگی روابط زوجین میشود، شیوهای است که از آن برای مدیریت تعارضهایشان استفاده میکنند. رفتاردرمانی دیالکتیکی (Dialectical Behavior Therapy) مدت کوتاهی است که از لحاظ نظری، کتابی را برای حل تعارضات زوجین ارائه داده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر سبکهای مدیریت تعارض زوجین پرتعارض انجام شد.<br /><br /> <strong>مواد و روشها: </strong>طرح پژوهش بهصورت نیمه تجربی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را کلیه زوجهای دارای تعارض استان قم تشکیل میدادند. ۳۰ زوج انتخاب و با گمارش تصادفی در گروهها جایگزین شدند. از پرسشنامۀ سبکهای مدیریت تعارض Rahim در پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. برنامه آموزش DBT، در 11 جلسه برای گروه مداخله، هفتهای ۲ ساعت، برگزار شد. پس از انجام پسآزمون، دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند.<br /><br /> <strong>یافتهها: </strong>نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای سبکهای حل تعارض سازنده (21/5۱=F)، سبکهای غیرسازنده تعارض (15/46=F) نشان داد که بین گروههای مداخله و کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0p
رفتاردرمانی دیالکتیکی,سبکهای حل تعارض,زوجین
https://chj.rums.ac.ir/article_65747.html
https://chj.rums.ac.ir/article_65747_cff3efd69ff0ed1e802436268f2e3540.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
رابطه بین حس انسجام و تنظیم شناختی هیجان با افکار خودکشی در دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1396
56
64
FA
اسماعیل
صدری دمیرچی
0000-0003-0568-052x
استادیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
araz_sadri@yahoo.com
عارفه
کیانی
دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره شغلی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
kiani.arefe@yahoo.com
سعید
خاکدال قوجه بگلو
کارشناس ارشد مشاوره خانواده، گروه علوم تربیتی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
saeedkhakdal@yahoo.com
10.22123/chj.2018.110885.1069
<strong>مقدمه:</strong> سالهای دانشگاه دورهی انتقالی مهمی است که طی آن، دانشجویان فشارهای تحصیلی، شغلی و زندگی زیادی را پشت سر میگذارند. در این راستا وجود ایدهپردازی خودکشی در بین دانشجویان آثار منفی روانی و اجتماعی گستردهای به دنبال دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه حس انسجام و تنظیم شناختی هیجان با افکار خودکشی در دانشجویان انجام گرفت.<br /> <strong>مواد و روش ها:</strong> پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1396 بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای یک مرحلهای تعداد 367 دانشجو بهعنوان نمونه انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای تجدید نظر شده خودکشی، فرم کوتاه پرسشنامه حس انسجام آنتونوسکی و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی، کرایچ و اسپاینهون بود. دادههای پژوهش با روشهای آمار توصیفی شامل فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.<br /> <strong>یافته ها:</strong> یافتهها نشان داد بین حس انسجام (25/0-=r) و تنظیم شناختی هیجان (32/0-=r) با افکار خودکشی رابطه منفی معنیدار وجود دارد (011/0>p). بین تنظیم شناختی هیجان ناسازگار (27/0=r) با افکار خودکشی نیز رابطه مثبت معنیداری وجود داشت. حس انسجام و تنظیم شناختی هیجان سازگار و ناسازگار تقریباً 23 درصد از تغییرات افکار خودکشی را پیشبینی میکنند.<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> حس انسجام و تنظیم شناختی هیجان سازگار و ناسازگار میتواند از متغیرهای مرتبط با افکار خودکشی دانشجویان باشد؛ بنابراین، توصیه میشود درمانگران و مشاوران به ویژه در مراکز مشاوره دانشگاهها جهت درمان و کاهش افکار خودکشی دانشجویان، توجه به این مؤلفهها را در دستور کار خود قرار دهند.
حس انسجام,تنظیم شناختی,هیجان سازگار,هیجان ناسازگار,افکار خودکشی,دانشجویان
https://chj.rums.ac.ir/article_70401.html
https://chj.rums.ac.ir/article_70401_3b6b51c6d71303f9971be3f86b46df15.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودتوصیفگری بدنی و تفکر ارجاعی منفی دختران نوجوان مبتلا به اختلال خوردن
65
75
FA
زینب
حویزه
کارشناس ارشد، گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
hoveizeh@yahoo.com
زهرا
دشتبزرگی
0000-0002-9603-8032
استادیار، گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
zahradb2000@yahoo.com
10.22123/chj.2018.122469.1114
<strong>مقدمه:</strong> اختلال خوردن، پیامدهای روانشناختی منفی زیادی دارد و یکی از روشهای مؤثر در تعدیل ویژگیهای روش شناخت درمانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودتوصیفگری بدنی و تفکر ارجاعی منفی دختران نوجوان مبتلا به اختلال خوردن انجام شد.<br /> <strong>مواد و روشها:</strong> این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان دختر نوجوان مبتلا به اختلال خوردن دوره دوم متوسطه 16-15 ساله شهر اهواز در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 30 نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای (هفتهای یک جلسه) با روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای اختلال خوردن Garner و همکاران، فرم کوتاه خودتوصیفگری بدنی Marsh و همکاران و تفکر ارجاعی منفی Ehring و همکاران بود. دادهها با روشهای تحلیل کوواریانس چندمتغیره و کوواریانس تک متغیره در متن تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند.<br /> <strong>یافتهها:</strong> شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش خودتوصیفگری بدنی (028/0p< ,444/5F=) و کاهش تفکر ارجاعی منفی (001/0 p< ,437/17F=) دختران نوجوان مبتلا به اختلال خوردن شد.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> نتایج حاکی از تأثیر روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش خودتوصیفگری بدنی و کاهش تفکر ارجاعی منفی دختران نوجوان مبتلا به اختلال خوردن بود. بنابراین، درمانگران میتوانند از این روش در کنار سایر روشها برای بهبود ویژگیهای روانشناختی دختران نوجوان استفاده کنند.
شناخت درمانی,ذهنآگاهی,خودتوصیفگری بدنی,تفکر ارجاعی منفی,اختلال خوردن
https://chj.rums.ac.ir/article_70404.html
https://chj.rums.ac.ir/article_70404_ba17c505098c1e619efaf92de53efae6.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی ـ تناوبی بر طول تلومر، فعالیت تلومراز و میزان بیان پروتئین متصل به تلومر مردان جوان غیر فعال
76
85
FA
یحیی
محمدنژاد پناه کندی
0000-0002-7860-3683
دانشجوی دکتری، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
yahya_mnp@yahoo.com
حسن
متین همایی
دانشیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
hasanmatinhomaee@gmail.com
محمدعلی
آذربایجانی
استاد، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
moh.azarbayjani@iauctb.ac.ir
10.22123/chj.2018.120259.1106
<strong>مقدمه:</strong> فعالیت ورزشی و افزایش آمادگی بدنی به عنوان یک عامل احتمالی در کاهش بیماریها و مرگومیر ناشی از آن شناخته شده است. طول تلومر یک بیومارکر اصلی سن سلول به شمار میرود و با بیماریها ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی-تناوبی بر طول تلومر، فعالیت تلومراز و میزان بیان پروتئین متصل به تلومر (TRF2) بود.<br /> <strong>مواد و روشها: </strong>در این کارآزمایی نیمه تجربی، تعداد 20 مرد جوان غیرفعال از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر در سال تحصیلی 96-95 انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تمرین و کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل تمرین همزمان مقاومتی و تناوبی بود. مرحله اول، تمرین تناوبی دویدن بر روی نوار گردان و مرحله دوم اجرای تمرین مقاومتی بود. نیم ساعت قبل از تمرین و 24 ساعت بعد از آخرین تمرین، 10 میلیلیتر خون از ورید بازویی آزمودنیها گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری t مستقل و زوجی استفاده شد.<br /> <strong>یافته ها: </strong>یافتهها نشان داد هشت هفته تمرین مقاومتی-تناوبی مانع از کوتاه شدن طول تلومر (87/3 , t= 022/0p=) و باعث افزایش فعالیت تلومراز (107/5 , t= 000/0p=) میشود. همچنین در مقایسه با قبل از تمرین، افزایش معنیدار مقادیر پروتئین متصل به تلومر (463/2 t= ، 014/0p=) دیده شد.<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> تمرین ترکیبی باعث افزایش طول تلومر و افزایش فعالیت تلومراز آزمودنیها گردید. به نظر میرسد این تمرین تأثیر مطلوبی بر بیولوژی تلومر داشته باشد. نتایج، اهمیت فعالیت ورزشی منظم و کاهش خطر ابتلا به بیماریهای مرتبط با افزایش سن را نشان داد.
تمرین مقاومتی-تناوبی,تلومر,تلومراز,پروتئین متصل به تلومر
https://chj.rums.ac.ir/article_70882.html
https://chj.rums.ac.ir/article_70882_6388ed4ad576353ba871aff1b9a2ca99.pdf
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجان
سلامت جامعه
2345-6248
11
شماره 3 و 4
2017
09
23
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکال در افزایش بازداری رفتاری و کاهش فعالسازی رفتاری مردان سوءمصرفکننده مواد
86
95
FA
کامران
امیریان
دانشجوی دکتری روان شناسی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران
cpka2012@yahoo.com
شهرام
مامی
استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ایلام، ایلام، ایران.
kaphd2014@gmail.com
وحید
احمدی
استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ایلام، ایلام، ایران.
k_amirian61@yahoo.com
10.22123/chj.2018.125547.1116
<strong>مقدمه: </strong>امروزه درمانهای موج سوم در رواندرمانی به جای چالش با شناختها، بر آگاهی و پذیرش از هیجانها، شناختها و رفتارها تأکید دارند.هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکال در بازداری رفتاری و فعالسازی رفتاری مردان سوءمصرفکننده مواد بود.<br /> <strong>مواد و روش</strong><strong></strong><strong>ها</strong><strong>:</strong> در این مطالعه از نوع نیمهتجربی، جامعه آماری سوءمصرفکنندگان مواد شهر کرمانشاه در سال 1396 بودند. 60 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی ساده در سه گروه بیست نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروههای درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکال هر کدام 10 و 12 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه مداخلهای دریافت ننمود. ابزار گردآوری دادهها مقیاس بازداری رفتاری و فعالسازی رفتاری بود که در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سه ماهه اجرا شد. دادهها با روش تحلیل واریانس با اندازههای تکراری تجزیه و تحلیل شدند.<br /> <strong>یافتهها:</strong> بین میانگین نمرات پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری گروههای آزمایش تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0p£). مقایسه گروههای درمانی حاکی از آن بود که بین درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکال در بازداری رفتاری و فعالسازی رفتاری تفاوت معنیداری وجود ندارد.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> با توجه به تأثیر درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکال در بازداری رفتاری و فعالسازی رفتاری مردان سوءمصرفکننده مواد، این درمان برای بازداری رفتاری و فعالسازی رفتاری مردان سوءمصرفکننده مواد توصیه میشود.
سوءمصرف مواد,درمان پذیرش و تعهد,رفتاردرمانی دیالکتیکال,بازداری رفتاری,فعالسازی رفتاری
https://chj.rums.ac.ir/article_70887.html
https://chj.rums.ac.ir/article_70887_bca02d55ccfdb3dfdf865d5e4f719d45.pdf