2024-03-29T15:32:01Z
https://chj.rums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=18772
سلامت جامعه
1400
15
2
اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کاهش علائم اضطراب، احساس تنهایی و عزت نفس کودکان پسر بی سرپرست
معصومه
بخنوده
مهری
قیاسی پیرزمان
محمدصادق
الهیان
مقدمه: ماهیت پیچیده مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان بیسرپرست بررسی و بکارگیری درمانهای جدید را ایجاب میکند. لذا این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کاهش علائم اضطراب، احساس تنهایی و عزتنفس کودکان پسر بیسرپرست انجام شد.مواد و روشها: پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی پسران بیسرپرست ساکن مرکز شبانهروزی شهید قدوسی تحت پوشش سازمان بهزیستی تهران در سال 1398 بود. با نمونهگیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و در گروههای آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند و پرسشنامههای اضطراب (اسپنس، 1999)، احساس تنهایی (آشر و همکاران، 1984) و عزتنفس (کوپراسمیت، 1976) را تکمیل کردند. در گروه آزمایش، درمان مبتنی بر دلبستگی در 10 جلسه (هفتهای 1 جلسه، هر جلسه 1 ساعت) اجرا گردید. افراد گروه کنترل برنامه درمانی را دریافت نکردند. پس از پایان آموزش، از گروهها پسآزمون گرفته شد. دادهها با روشهای آزمون t مستقل و زوجی و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافتهها: میانگین نمرات کل اضطراب، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، وسواس، فوبی و حمله هراس در گروه آزمایش در مرحله پسآزمون نسبت به گروه کنترل تفاوت معنیداری داشت (05/0>p). بین میانگین نمره احساس تنهایی و عزتنفس آزمودنیهای دو گروه نیز در مرحله پسآزمون تفاوت از نظر آماری معنیدار بود (05/0>p).نتیجهگیری: نتایج این پژوهش تأکیدی بر اهمیت دلبستگی در کودکان بیسرپرست دارد که میتواند تلویحات کاربردی برای درمانگران جهت کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان و نوجوانان بیسرپرست ارایه دهد.
درمان مبتنی بر دلبستگی
اضطراب
احساس تنهایی
عزتنفس
کودکان بی سرپرست
2021
06
22
1
11
https://chj.rums.ac.ir/article_136578_79ea3fc8c856968c9962adf50c9fd79e.pdf
سلامت جامعه
1400
15
2
اثربخشی توانمندسازی مغزمحور بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی
محمد
ارشد
شهرام
کاشفی
مقدمه: افراد با اختلال یادگیری ریاضی مشکلات شدیدی در زمینه کارکردهای اجرایی دارند. توانمندسازی مغزمحور میتواند بر کاهش این مشکلات تأثیر داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانمندسازی مغزمحور بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی انجام شد.مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت نیمهآزمایشی با دو گروه آزمودنی بود. جامعه آماری، کلیه دانشآموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری شهر تبریز در سال 1398 بودند. روش نمونهگیری به صورت هدفمند بود. هر یک از گروههای آموزش و کنترل شامل 20 دانشآموز مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بودند. ابتدا از کلیه آزمودنیها، آزمون توجه و حل مسئله گرفته شد (پیشآزمون). سپس 20 جلسه مداخله توانمندسازی مغزمحور برای گروه آزمایش اعمال شد. برای گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. این آزمونها مجدداً به عنوان پسآزمون از گروه آزمایش و کنترل بعمل آمد. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد.یافته ها: بین میانگین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0>p). نمره آزمون F برای خطای حذف توجه، خطای پاسخ توجه و حل مسئله به ترتیب 72/5، 14/5 و 78/11 بود. توانمندسازی مغزمحور باعث بهبود توجه و حل مسئله در افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی شد.نتیجه گیری: با توجه به تأثیرات مثبت این روش بر توجه و حل مسئله افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی، این مطالعه نشان داد که توانمندسازی مغزمحور میتواند به عنوان یک روش مؤثر برای دستیابی به عملکرد بهینه کارکردهای اجرایی در افرادی که اختلال یادگیری ریاضی دارند، استفاده شود.
آموزش شناختی
توجه
حل مسئله
اختلال یادگیری
2021
06
22
12
20
https://chj.rums.ac.ir/article_136622_79be8c368269cce15b2300c410149eba.pdf
سلامت جامعه
1400
15
2
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی گلاسر بر دلزدگی و خیانت زناشویی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره
فهیمه
رضوانی عبدلآباد
وحید
منظری توکلی
مقدمه: دلزدگی و خیانت زناشویی، بیانگر آسیب در روابط عاطفی زوجین است. واقعیت درمانی از تکنیکهایی است که میتواند در این زمینه به زوجین کمک کند و بر سلامت روان تأکید دارد. این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گلاسر بر دلزدگی زناشویی و خیانت زناشویی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر رفسنجان انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره خانواده شهر رفسنجان در نیمه دوم سال 1397 بودند. با روش نمونهگیری در دسترس، 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی در 8 جلسه 90 دقیقهای، آموزش واقعیت درمانی گلاسر شرکت کردند. در گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. پرسشنامههای خیانت زناشویی مارک و اتلی، و دلزدگی زناشویی پاینز، قبل و بعد از اجرای مداخله توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. دادهها توسط آزمون کوواریانس تحلیل گردیدند.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار نمرات پیشآزمون متغیر خیانت زناشویی در گروه آزمایش 07/11± 35/139 و در گروه کنترل 31/12±22/140، در پسآزمون برای گروه آزمایش 19/10±26/120 و برای گروه کنترل 39/10± 93/138 بود. میانگین و انحراف معیار نمرات پیشآزمون متغیر دلزدگی زناشویی در گروه آزمایش 74/7±15/90 و در گروه کنترل 63/7±04/91، در پسآزمون برای گروه آزمایش 43/8± 64/73 و برای گروه کنترل 51/7±91/89 بود. میانگین نمره دلزدگی زناشویی و خیانت زناشویی پس از مداخله بین دو گروه تفاوت معنیدار داشت (005/0p<).
نتیجه گیری: براساس نتایج، میتوان از واقعیتدرمانی گلاسر در کاهش دلزدگی و خیانت زناشویی زوجین دارای مشکلات ارتباطی بهره برد.
واقعیت درمانی گلاسر
دلزدگی زناشویی
خیانت زناشویی
2021
06
22
21
28
https://chj.rums.ac.ir/article_136633_c18cb1ed4bb73e748d52febcbeadacb7.pdf
سلامت جامعه
1400
15
2
بررسی اثربخشی برنامه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی
مهدیه
رحمانیان
احمد
علی پور
شکوفه
مختاری
مقدمه: افسردگی و اضطراب در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی شیوع بالایی دارد که باعث کاهش سلامت روانی و اختلال عملکرد آنها میشود. با توجه به نقش قابلتوجه عوامل روانشناختی در فرآیند درمان و بهبود بیماران، این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کاهش علائم افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی انجام شد. مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال 1397 بر روی 30 نفر از بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی مراجعهکننده به کلینیک تخصصی غدیر شهرستان الیگودرز انجام شد. افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس طی 8 جلسه هفتگی (هر جلسه به مدت 45 تا 90 دقیقه) برای گروه آزمایش به اجرا در آمد. گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. ابزار گردآوری دادهها مقیاس ارزیابی افسردگی، اضطراب و استرس بود. دادهها توسط آنالیز واریانس دو طرفه با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها: تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و کنترل در نمره افسردگی (001/0>p، 125/74 F= و 726/0=η ) و اضطراب (001/0>p، 015/158 F= و 849/0=η ) مشاهده شد. نمره افسردگی و اضطراب در گروه آزمایش پس از آموزش ذهنآگاهی نسبت به گروه کنترل کاهش معنیدار یافت.نتیجهگیری: استفاده از برنامه آموزش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس به عنوان یک مداخله روانشناختی مؤثر و مکمل در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی به منظور ارتقای سلامت روان آنها پیشنهاد میگردد.
افسردگی
اضطراب
ذهنآگاهی
بیماری کبد چرب غیرالکلی
2021
06
22
29
39
https://chj.rums.ac.ir/article_136802_5615965f3a1a9ef99d9940fc9645304b.pdf
سلامت جامعه
1400
15
2
اثربخشی زوجدرمانی متمرکز بر شفقت بر افزایش تمایزیافتگی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین
بهناز
لطفی
محمود
جاجرمی
محمد
محمدی پور
مقدمه: زوجین، در تعارض زناشویی با یکدیگر رفتارهای خشونتآمیز و خصمانه دارند. زوج درمانی از تکنیکهایی است که میتواند در این زمینه به زوجین کمک کند. هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر افزایش تمایزیافتگی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین بود.مواد و روش ها: پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر کرمان در سال ۱۳۹8 بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 24 زوج انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه مساوی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در 8 جلسه 60 دقیقهای (یک جلسه در هفته)، آموزش زوج درمانی متمرکز بر شفقت دریافت کردند ولی در مورد گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. پرسشنامههای تمایزیافتگی خود Skowron و Friedlander (1998) و تعارض زناشویی Sanayi (1387) قبل و بعد از اجرای مداخله اجرا شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس انجام شد.یافته ها: زوج درمانی متمرکز بر شفقت موجب افزایش معنیدار تمایزیافتگی خود (001/0p<، 114/7612=F) و کاهش معنیدار تعارضات زناشویی زوجین (001/0p<، 44/275=F) گردید.نتیجه گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر و پیشینه پژوهشی، میتوان زوج درمانی متمرکز بر شفقت را به عنوان روشی کارآمد در افزایش تمایزیافتگی و کاهش تعارض زناشویی زوجین دارای مشکلات ارتباطی پیشنهاد نمود.
تعارضات زناشویی
تمایزیافتگی
زوج درمانی
متمرکز بر شفقت
2021
06
22
40
49
https://chj.rums.ac.ir/article_137031_70c3c28107f20bfb2677b7da403e86ca.pdf
سلامت جامعه
1400
15
2
تأثیر رواندرمانی تحلیلی کارکردی بر روابط موضوعی و مقابله با شرایط پرفشار در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
ماندانا
سیروس
بهرام
میرزاییان
رمضان
حسن زاده
مقدمه: روان درمانی تحلیلی کارکردی یک روش نوین در درمان اختلالهای روانشناختی است، بنابراین، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رواندرمانی تحلیلی کارکردی بر روابط موضوعی و مقابله با شرایط پرفشار در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود.مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل با یک مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مراجعهکننده به مرکز درمان اختلالات روانشناختی آسال شهر کرج در سال 1399 بود. تعداد 24 نفر با سطح بیماری متوسط به روش تصادفی ساده انتخاب و با توجه به قرعه در دو گروه 12 نفره جایگزین شدند. بسته رواندرمانی تحلیلی کارکردی Tsai و همکاران در 10 جلسه 45 دقیقهای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. بر روی گروه کنترل مداخلهای انجام نگردید. پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از پرسشنامه روابط موضوعی Bell و همکاران و پرسشنامه مقابله با موقعیت فشارزا Endler and Parker انجام شد. دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس آمیخته تحلیل شدند.یافته ها: یافتهها نشان داد که رواندرمانی تحلیلی کارکردی تأثیر 92 درصدی بر بهبود روابط موضوعی (34/78F=، 001/0>p) و تأثیر 82 درصدی بر سبک اجتنابی (54/36F=، 001/0>p)، از متغیر مقابله با شرایط پرفشار در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دارند.نتیجه گیری: این پژوهش بر تأثیر رواندرمانی تحلیلی کارکردی بر روابط موضوعی و مقابله با شرایط پرفشار در بیماران تأکید دارد. بنابراین میتواند به درمانگران تلویحات کاربردی برای درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ارائه دهد.
روابط
مقابله
اختلال شخصیت مرزی
2021
06
22
50
58
https://chj.rums.ac.ir/article_137128_bc59b1f3993a5a0989624ebd65a60bb6.pdf
سلامت جامعه
1400
15
2
اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر جرأتورزی و دلزدگی تحصیلی دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول
ماهک
نقی زاده علمداری
هادی
اسمخانی اکبری نژاد
مقدمه: دانشآموزان آیندهسازان کشور هستند و باید با مداخلات متنوع، معضلات تحصیلی و آموزشی آنها را بهبود بخشید. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر جرأتورزی و دلزدگی تحصیلی دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول میباشد.
مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس شهرستان جلفا در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند (895 نفر). تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش، در 8 جلسه 5/1 ساعته تحت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفتند. گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای اندازهگیری، پرسشنامههای جرأتورزی گمبریل و ریچی، و دلزدگی تحصیلی بودند. تجزیه و تحلیل یافتهها توسط آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر انجام گرفت.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار متغیرهای جرأتورزی و دلزدگی تحصیلی گروه آزمایش در پیشآزمون به ترتیب 61/12±80/118 و 98/10±13/67؛ و در گروه کنترل 85/11±20/119 و 71/13±80/70 بود. در پسآزمون، نمره جرأتورزی گروه آزمایش (70/11±07/109) در مقایسه با گروه کنترل (88/11±13/119) بهبود یافت (001/0>p)، و نمره دلزدگی تحصیلی گروه آزمایش (75/10±93/57) نسبت به گروه کنترل (89/13±67/70) کمتر شد (001/0>p). در مرحله پیگیری، اثر آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر جرأتورزی و دلزدگی تحصیلی ماندگار بود (001/0>p).
نتیجهگیری: بر طبق نتایج میتوان گفت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند به عنوان روشی مؤثر در افزایش جرأتورزی و کاهش دلزدگی تحصیلی دانشآموزان مورد استفاده قرار گیرد.
کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی
جرأتورزی
دلزدگی تحصیلی
دانشآموز
2021
06
22
59
68
https://chj.rums.ac.ir/article_137308_275e395b34bd9578039ef43b4a992793.pdf
سلامت جامعه
1400
15
2
مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی دیالکتیک بر رفتارهای تکانشی، تنظیم هیجان و باورهای غیرمنطقی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه
پگاه
پروانه
جواد
خلعتبری
فریبا
سعیدپور
مقدمه: رفتارهای تکانشی، تنظیم هیجان و باورهای غیرمنطقی از متغیرهای مؤثر بر سلامت روان دانشآموزان هستند. رفتاردرمانی شناختی و دیالکتیک، رویکردهایی کارآمد جهت کاهش اختلالات رفتاری نوجوانان میباشند. پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی دیالکتیک بر رفتارهای تکانشی، تنظیم هیجان و باورهای غیرمنطقی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد.
مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش نیمهآزمایشی، کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان رامسر در سال تحصیلی 96-1395 بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروههای مداخله و کنترل قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). گروهها، پرسشنامههای تکانشوری، باورهای غیرمنطقی و تنظیم هیجان را در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروههای آزمایشی 8 جلسه 90 دقیقهای رفتاردرمانی شناختی و دیالکتیک دریافت کردند و گروه کنترل، مداخلهای دریافت نکرد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شدند.
یافته ها: نمرات پسآزمون رفتارهای تکانشی و باورهای غیرمنطقی در گروههای رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی دیالکتیکی نسبت به پیشآزمون به طور معنیدار کاهش یافت (001/0p<). نمرات پسآزمون تنظیم هیجان گروه رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی دیالکتیکی نسبت به پیشآزمون افزایش معنیدار نشان داد (001/0p<) که این تأثیرات در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.
نتیجه گیری: رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی دیالکتیکی میتوانند به عنوان درمانهای مؤثری برای کاهش رفتارهای تکانشی، باورهای غیرمنطقی و بهبود تنظیم هیجان در دانشآموزان دختر مورد استفاده قرار گیرند و تفاوتی بین آنها از این جهت وجود ندارد.
رفتاردرمانی شناختی
رفتاردرمانی دیالکتیک
رفتار تکانشی
تنظیم هیجان
باور غیرمنطقی
2021
06
22
69
81
https://chj.rums.ac.ir/article_137410_1835cee81d639dcd07cae2eaaf5cc4d1.pdf