2024-03-28T21:19:10Z
https://chj.rums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=7588
سلامت جامعه
1396
11
2
اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر ارتقای عملکرد زمان واکنش در ورزشکاران فوتبالیست
محسن
افتاه حال
یزدان
موحدی
رضا
سپهوند
خلاصه مقدمه: رسیدن به عملکرد بهینه به همراه بهبود زمان واکنش، از مهمترین اهداف دانشجویان و ورزشکاران است. در این راستا نوروفیدبک یکی از ابزارهای رایج در این زمینه میباشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر ارتقای عملکرد زمان واکنش انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. تعداد 30 نفر از داوطلبین انتخاب شده و به دو گروه 15 نفره آزمایش و پلاسیبو تقسیم شدند. ابتدا آزمون زمان واکنش به عنوان پیشآزمون در هر دو گروه به عمل آمد. گروه آزمایش 20 جلسه آموزش نوروفیدبک دریافت کردند و فیدبکی که دریافت میکردند وابسته به عملکرد آنها بود، اما فیدبک گروه پلاسیبو وابسته به عملکرد نبود. بعد از پایان 20 جلسه مجددا آزمون زمان واکنش به عنوان پسآزمون انجام شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش نوروفیدبک باعث ارتقای عملکرد زمان واکنش میشود و زمان واکنش ساده، تمیزی، انتخابی، دیداری و شنیداری در این افراد ارتقا یافته بود. آزمودنیهایی که فیدبکهای دریافتی وابسته به عملکرد آنها بود زمان واکنش بهتری داشتند، که این تفاوت از نظر آماری معنیدار بود (01/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج استفاده از نوروفیدبک برای مشاغل حساس نظامی و ورزشی توصیه میگردد. همچنین با استفاده از نوروفیدبک میتوان امواج مغزی افراد را در حالت بهینه نگه داشت.
نوروفیدبک
زمان واکنش
دانشجویان
فوتبالیست
2017
06
22
1
9
https://chj.rums.ac.ir/article_60488_00edd6512232f19a3721f9685795d1ae.pdf
سلامت جامعه
1396
11
2
نقش هیجانهای منفی، نشخوار ذهنی و بازداری رفتاری در پیشبینی علائم اختلال ملال قبل از قاعدگی در دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، سال 1394
غلامرضا
چلبیانلو
رضا
عبدی
فروغ
حقیقتی
راضیه
پاک
مقدمه: اختلال ملال قبل از قاعدگی، یک بیماری جسمی - روانی است که با تغییر سطوح استروئیدهای جنسی در چرخه قاعدگی– تخمکگذاری آغاز میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش هیجانهای منفی، نشخوار ذهنی و بازداری رفتاری در پیشبینی علائم ملال قبل از قاعدگی در دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال 1394 انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال 1394 بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 267 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه غربالگری ملال پیش از قاعدگی، پرسشنامه پنج عاملی جکسون، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، نشخوار ذهنی، افسردگی بک ویرایش دوم و اضطراب بک بود. دادهها با استفاده از روش رگرسیون با بهکارگیری روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که اضطراب با قدرت تبیین حدود 2/29 درصد (435/0=β و 001/0>p)، افسردگی با قدرت تبیین 27 درصد (356/0=β و 001/0>p) و متغیرهای نشخوار ذهنی (171/0=β و 001/0>p)، بازداری رفتاری (213/0= β و 001/0>p) و نگرانی (142/0=β و 001/0>p) پیشبینیکننده علائم مربوط به اختلال ملال قبل از قاعدگی میباشند.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که متغیرهای اضطراب، افسردگی، نگرانی، نشخوار ذهنی و بازداری رفتاری با علائم اختلال ملال قبل از قاعدگی در ارتباط هستند. این نتایج اهمیت پرداختن به سلامت روان دانشجویان را نشان میدهد و لازم است به منظور ارتقای سطح سلامت روان آنان تدابیری اندیشید.
اختلال ملال قبل از قاعدگی
هیجانهای منفی
نشخوار ذهنی
بازداری رفتاری
آذربایجان
2018
03
21
10
19
https://chj.rums.ac.ir/article_60491_dc9c3a427055e98b785ba4e07b0f3517.pdf
سلامت جامعه
1396
11
2
تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویا در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی
مریم
اسلام دوست
محمود
شیخ
مجید
محمدی
گیتی
احمدی
مقدمه: اختلال هماهنگی رشدی مشکلاتی برای بسیاری از کودکان در مهارتهای حرکتی به وجود میآورد، طراحی برنامههای حرکتی مناسب از مهمترین عوامل کمک به این طیف از افراد جامعه میباشد. یکی از برنامههایی که در سالهای اخیر نظر متخصصین رشد را به خود جلب کرده است تمرینات ثبات مرکزی است. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل کودکان با اختلال هماهنگی رشدی است. مواد و روش ها: تحقیق حاضر نیمه تجربی استکه در آنتعداد 30 کودک مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی، با دامنه سنی 9 تا 12 سال به صورت در دسترس انتخاب، و بعد از انجام پیشآزمون مربوط به تعادل ایستا و تعادل پویا به صورت تصادفی در سه گروه (تمرینات ثبات مرکزی، فعالیتهای روزانه، کنترل) جای داده شدند. گروه تمرینات ثبات مرکزی به مدت 12جلسه 45 دقیقهای تمرینات ثبات مرکزی را اجرا کردند، گروه فعالیتهای روزانه در این مدت فعالیتهای معمول روزانه را انجام دادند و گروه کنترل فعالیتی نداشتند، در نهایت پسآزمون به عمل آمد و نتایج ثبت گردید. جهت بررسی فرضیههای تحقیق از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: تفاوت معنیداری بین سن (955/0p=)، وزن (425/0p=) و قد (515/0p=) آزمودنیهای سه گروه مشاهده نشد. تمرینات ثبات مرکزی منجر به بهبود تعادل آزمودنیها شد و گروه تمرینات ثبات مرکزی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل و فعالیتهای روزانه در تعادل ایستا و پویا داشت (001/0 >p). علاوه بر این تفاوت معنیداری در تعادل ایستا و پویا گروه فعالیتهای روزانه و کنترل یافت نشد (539/0p=). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، میتوان از تمرینات ثبات مرکزی به عنوان مداخلهای سودمند در جهت بهبود تعادل ایستا و پویای کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی استفاده کرد.
اختلال هماهنگی رشدی
تعادل
تمرینات ثبات مرکزی
2017
06
22
20
28
https://chj.rums.ac.ir/article_60492_c4ba7adbc791d094db8e5ca236a13bff.pdf
سلامت جامعه
1396
11
2
پیشبینی سلامت روان دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بر اساس احساس گناه سالم و ناسالم در سال 1396
سیدعلی
مرعشی
مریم
باوی
ایران
داودی
مقدمه: سلامت روان، مهمترین عامل مؤثر در رشد و پرورش استعدادهای دانشجویان میباشد. یکی از شاخصهای ارزیابی سلامت روان؛ احساس گناه است که فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. پژوهش حاضر، با هدف پیشبینی سلامت روان بر اساس احساس گناه سالم و ناسالم در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1396 انجام گرفت. مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی- مقطعی، تعداد 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. از 2 پرسشنامه احساس گناه سالم و ناسالم و مقیاس سلامت عمومی به عنوان ابزار جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که احساس گناه سالم (193/0-=r) و احساس گناه ناسالم (303/0=r) به طور معنیداری با سلامت روان (ابعاد ناسازگار سلامت روان) همبستگی دارند (05/0>p). بالاترین ضریب همبستگی مربوط به احساس گناه ناسالم میباشد که مهمترین متغیر پیشبین در پژوهش حاضر است. ضرایب تحلیل رگرسیون با روش ورود مکرر برای ترکیب خطی متغیرهای احساس گناه سالم و ناسالم با سلامت روان در سطح کمتر از 001/0 معنیدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، برخلاف دیدگاه سنتی، احتمالاً احساس گناه در ایجاد اختلالات روانی نقش عمدهای ندارد و همیشه ناسازگار نیست. در واقع، احساس گناه دارای طیفی است که از سویی باعث بروز رفتارهای سازگار میشود و از سویی دیگر در بروز نشانگان و رفتارهای ناسازگار نقش دارد.
سلامت روان
احساس گناه سالم
احساس گناه ناسالم
دانشجویان
2018
03
21
29
37
https://chj.rums.ac.ir/article_60495_0d81cac2ca3cabb19cceaa8df63edaaf.pdf
سلامت جامعه
1396
11
2
بررسی نقش میانجی رضایت شغلی و تعهد سازمانی در ارتباط بین خونگرمی و شایستگی همکاران و قصد جابهجایی شغلی پرستاران دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، سال 1396
ایمان
حکیمی
سید محمود
حسینی امیری
فرزانه سادات
حسینی
خلیل
صفری
مقدمه: شخصیت همکاران تأثیر مهمی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی سایر همکاران در محیط کاری دارد. بخش عمدهای از تصویرسازی افراد از شخصیت، تحت تأثیر دو سازه خونگرمی و شایستگی قرار دارد. لذا پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش خونگرمی و شایستگی همکاران در قصد جابهجایی شغلی پرستاران شهر رفسنجان با توجه به نقش متغیرهای واسط رضایت شغلی و تعهد سازمانی انجام شده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه پرستاران شهر رفسنجان در سه ماه ابتدایی سال 1396 با بیش از پنج سال سابقه خدمت بودند. نمونه تحقیق 263 پرستار بودند که با روش نمونهگیری تصادفی منظم انتخاب شدند و به پرسشنامههای خونگرمی و شایستگی همکاران؛ رضایت شغلی و تعهد سازمانی و قصد جابهجایی شغلی پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون سوبل و تحلیل عاملی تأییدی صورت گرفت.
یافتهها: مدل مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود. در مدل ساختاری مورد بررسی، تأثیر شایستگی همکاران بر رضایت شغلی، 723/0 (001/0p<) و بر تعهد سازمانی، 425/0 (009/0=p) معنادار بود. خونگرمی همکاران نیز به میزان اندک 071/0 بر تعهد سازمانی معنیدار بود (033/0=p). همچنین شواهد حاکی از تأثیر منفی رضایت شغلی به میزان 883/0- بر تمایل پرستاران به جابهجایی شغلی میباشد (016/0=p).
نتیجهگیری: از بین خصائص شخصیتی، شایستگی همکاران در مقایسه با خونگرمی، میتواند نقش مهمتری در افزایش تعهد سازمانی و رضایت شغلی پرستاران و عدم تمایل آنها به جابهجایی شغلی ایفا نماید.
خونگرمی
شایستگی
رضایت شغلی
تعهد سازمانی
جابهجایی شغلی
پرستار
2018
03
21
38
47
https://chj.rums.ac.ir/article_60503_3bdb5ffd7b335c4a192a0a7bd9170ee9.pdf
سلامت جامعه
1396
11
2
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش سوگیری توجه و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری شهر اصفهان
اعظم
محسنی
فریبا
یزدخواستی
مقدمه: اختلال وسواس فکری تأثیرات عمیقی بر فرآیندهای ارتباطی، اجتماعی و روانشناختی فرد میگذارد.هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش سوگیری توجه و کاهش نشخوار فکری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری بود. مواد و روشها: روش پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون–پسآزمون با گروه گواه بود. از بین بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری که در سال 1394 به کلینیکهای درمانی شهر اصفهان مراجعه میکردند، 30 بیمار به صورت نمونهگیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس رفتاردرمانی دیالکتیک طی 10 جلسه هفتگی 90 دقیقهای انجام شد و گروه گواه به همان شیوه معمول تحت درمان بودند. پرسشنامه وسواس فکری–عملی مادزلی، مقیاس نشخوار فکری نولن-هوکسما، آزمون رنگ– واژه استروپ به عنوان ابزارهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. اطلاعات به وسیله تحلیل آزمون واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد که آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک بر مؤلفه سوگیری توجه و نشخوار فکری بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری تأثیر معنیدار داشته است. بدین صورت که این روش توانسته منجر به کاهش سوگیری توجه (73/29) و نشخوار فکری (43/21) شود. نتیجهگیری: رفتاردرمانی دیالکتیک با بکارگیری تکنیکهای تنظیم هیجان و تحمل پریشانی میتواند به عنوان یک رواندرمانی انتخابی و مؤثر، در کاهش نشخوار فکری و سوگیری توجه برای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری استفاده شود.
رفتاردرمانی دیالکتیک
نشخوار فکری
سوگیری توجه
اختلال وسواس فکری
2018
03
21
48
57
https://chj.rums.ac.ir/article_60708_de65445e2b5b637d601a38142b24f659.pdf
سلامت جامعه
1396
11
2
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش با درمان شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی زنان مبتلا به اختلال وسواس در سال 1395
سیمین
قاسمی
آرمان
عزیزی
نوشین
اسماعیلی
مقدمه: با توجه به نتایج تحقیقات پیشین مبنی بر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر وسواس، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به اختلال وسواس بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل 20 تا 50 ساله با اختلال وسواس بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره شهر سنندج مراجعه کرده بودند. 45 زن مبتلا به اختلال به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، درمان شناختی- رفتاری و گروه کنترل، جایگزین شدند و هر گروه آزمایش 9 جلسه دو ساعته درمان دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه دموگرافیگ و پرسشنامه رضایتمندی زوجی Enrich (1989) بود که در گروههای آزمایش و کنترل در ابتدا و انتهای تحقیق اجرا شد. دادهها توسط تحلیل کواریانس، آزمون لوین و آزمون تعقیبی Lsd تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0>p). همچنین مقایسه گروههای درمانی حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش رضایتمندی زناشویی نسبت به درمان شناختی- رفتاری، مؤثرتر است (001/0>p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در افزایش رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به اختلال وسواس مؤثرتر از درمان شناختی- رفتاری عمل میکند. در نتیجه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برای افزایش رضایتمندی زنان مبتلا به اختلال وسواس توصیه میشود.
اختلال وسواس
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
درمان شناختی-رفتاری
رضایتمندی زناشویی
زنان
2018
05
19
58
67
https://chj.rums.ac.ir/article_62703_1101162b9da1d36823bec23ed7511835.pdf
سلامت جامعه
1396
11
2
تأثیر آموزش ایفای نقش بر عملکرد دانشآموزان دختر و معلمان در مواجهه با آسپیراسیون جسم خارجی
فاطمه
خیرمند
زهرا
عبد یزدان
مریم
معروفی
مجید
کاظمی
مقدمه: آسپیراسیون جسم خارجی یکی از فوریتهای پزشکی محسوب میشود. افزایش سطح آگاهی افراد و به خصوص دانشآموزان میتواند در پیشگیری و کاهش خفگی ناشی از آن مؤثر باشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش ایفای نقش بر عملکرد دانشآموزان و معلمان آنان مواجهه با آسپیراسیون جسم خارجی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی است که جامعه پژوهش آن شامل کلیه دانشآموزان متوسطه دوره اول و معلمان آنان بود. 28 دانشآموز و 28 معلم همان مدرسه به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. مداخله آموزشی بهصورت ایفای نقش در قالب سه جلسه آموزشی برگزار گردید.. عملکرد نمونهها قبل، بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله توسط چکلیست 20 سوالی در زمینه اجرای مراحل مانور هیملیخ ارزیابی شد و با استفاده از آزمونهای تی مستقل، تی زوج و آنالیز واریانس با اندازههای تکراری مورد بررسی قرار گرفت .
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش از طریق ایفای نقش باعث افزایش نمره عملکرد معلمان و دانشآموزان بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله شد. آزمون آنالیز واریانس با تکرار مشاهدات قبلی نشان داد که میانگین نمره عملکرد دانشآموزان و معلمان بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله بهطور معنیداری بیشتر از قبل از مداخله بود (001/0p<).
نتیجه گیری: روش آموزش ایفای نقش توانست مهارتها و عملکرد دانشآموزان و معلمین آنها را در مورد آسپیراسیون جسم خارجی نسبت به قبل از آموزش به نحو چشمگیری بالا ببرد. پیشنهاد میگردد با برگزاری کلاسها و کارگاههای آموزش مداوم به دانشآموزان و معلمان، و تشویق آنها به بازپخش این آموزشها آگاهی کلیه اقشار جامعه افزایش داده شود.
ایفای نقش
دانش آموزان
معلم
آسپیراسیون جسم خارجی
2017
06
22
68
75
https://chj.rums.ac.ir/article_63565_ca3c1c078fb142e30acf604607a14376.pdf