دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجانسلامت جامعه2345-62488420170509The Effect of Consuming Sesame (sesamum indicum) on Primary Dysmenorrhea in Students at Rafsanjan University of Medical Sciences (RUMS)تأثیر مصرف دانه کنجد (sesamum indicum) بر دیسمنوره اولیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان1945733FAفهیمه محمدیان شهربابکیدانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایرانآتنا سادات قریشیدانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایرانمحمود شیخ فتحالهیدانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایرانآزیتا منشوریدانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایرانمحمدرضا حاجیزادهدانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایرانعلیرضا خوشدلدانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایرانگلاره شهریاریدانشگاه علوم پزشکی سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایرانمهدی محمودیمرکز تحقیقات پزشکی مولکولی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایرانJournal Article20170509Introduction:Dysmenorrhea is a very common disorder among young women, and includes symptoms such as pain and aniety. Sesame with scientific name of sesamum indicum has anti-agonal and anti-pain effects. Considering the routine and harmless consumption of sesame seeds,  this research aimed to study the effect of consuming sesame (sesamum indicum) on primary dysmenorrhea in 18-25 year old female students at Rafsanjan University of Medical Sciences (RUMS)
Materials and Methods: In this clinical trial, 24 female students with dysmenorrhea in dormitory of RUMS were selected using stratified random sampling. Two days before and 3 days after the menstruation they consumed 15 grams of sesame seeds every day. Severity of dysmenorrhea was measured by Visual Analog Scale (VAS) in one period without consuming sesame and 2 periods with consuming sesame. Data was collected by questionnaires and was analyzed using one-way repeated measures ANOVA.
Results: The mean and standard deviation of age of students was 21.60±2.43 years. Results showed that pain of dysmenorrhea and amount of consuming sedatives were statistically decreased in periods with the consumption of sesame (Pمقدمه: دیسمنوره عارضه بسیار شایع در بین زنان است که با علائمی از جمله درد و علائم عصبی همراه میباشد. کنجد با نام علمی (sesamum indicum) دارای اثرات ضدالتهابی و ضددردی میباشد. با توجه به مصرف متعارف و بیضرر بودن دانه آن، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مصرف دانه کنجد بر دیسمنوره اولیه در دانشجویان دختر 25-18 سال دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان انجام شد.
مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی، تعداد 24 دانشجوی دختر 25-18سال مبتلا به دیسمنوره ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان به روش تصادفی طبقهبندی انتخاب شدند. این افراد از 2 روز قبل تا 3 روز بعد از قاعدگی هر روز مقدار 15 گرم کنجد مصرف نمودند. شدت دیسمنوره در این افراد در یک دوره قاعدگی بدون مصرف دانه کنجد و 2 دوره با مصرف دانه کنجد توسط شاخص آنالوگ دیداری (Visual Analog Scale VAS) اندازهگیری شد. اطلاعات قاعدگی توسط پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از آنالیزی واریانس اندازهگیریهای مکرر یک طرفه تحلیل شد.
یافته ها: در این پژوهش میانگین و انحراف معیار سنی دانشجویان مورد بررسی 43/2±60/21 سال بود. نتایج نشان داد که شدت درد دیسمنوره و تعداد قرصهای مسکن مصرفی در دورههای مصرف کنجد بهطور معنیداری کاهش پیدا کرده است (05/0pدانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجانسلامت جامعه2345-62488420170509Patients' Awareness about the Patientsâ Rights Legislation: A Case Study in Educational Hospitals of Yazd city, 2011بررسی میزان آگاهی بیماران از منشور حقوق بیمار: مطالعه موردی در بیمارستانهای آموزشی شهر یزد؛ 1390101945734FAمحمد رنجبر عزتآبادی، سرپرست مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایراننجمه باقیاندانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایرانعارفه دهقانی تفتیدانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، ایرانJournal Article20170509Introduction: Patientsâ rights legislation is designed to improve the communication between patients and the health care providers, which enhances the quality of service. The purpose of this study was to survey the awareness of patients hospitalized in the educational hospitals of Yazd city about patientsâ rights legislation and providing appropriate strategies.
Materials and Methods: This cross-sectional study was conducted in 2011. The study population included patients hospitalized in the educational hospitals of Yazd city. Three hundred twenty people were selected as the sample with stratified random sampling. Data collection was done through a standard three-part questionnaire that included demographic information, patients' rights and interview with the patients. Data analysis was done using Chi-square and Fisher by SPSS 16 software.
Results: Results showed that patients 'awareness about patientsâ rights legislation in hospitals was at a low level, so that in the area of ââaccess to health care (67.7% of patients) The area of informed consent (71.3% of patients), In the area of ââfreedom (64.7% of patients) and the area of the right to confidentiality (44.7% of patients) had poor knowledge Only within  the area of the knowledge of the treatment process the patients had good knowledge (88%).
Conclusion: Providing educational programs, installation of patientsâ rights legislation in different parts of the hospital and informing the patients about their rights in the hospital can be effective steps for improving the patient's awareness about patientsâ rights legislation.مقدمه: منشور حقوق بیمار به منظور بهبود ارتباط بین بیمار و ارائه دهندگان خدمت و بالا بردن کیفیت خدمات طراحی شده است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان آگاهی بیماران بستری در بیمارستانهای آموزشی شهر یزد از منشور حقوق بیمار و ارائه راهکارهای مناسب در سال 1390 بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی میباشد که به صورت مقطعی در سال 1390 انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل بیماران بستری در بیمارستانهای آموزشی شهر یزد بود که از بین آنها تعداد 320 نفر به عنوان نمونه به صورت طبقهای- تصادفی انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات توسط پرسشنامه سه قسمتی استاندارد که شامل مشخصات فردی پاسخگو، حقوق بیمار و نظرسنجی از بیماران میباشد، و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر و فیشر انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان آگاهی بیماران از حیطههای منشور حقوق بیمار در سطح ضعیفی بوده است به طوری که 7/67درصد از بیماران در حیطه حق دسترسی به خدمات درمانی، 3/71درصد در حیطه حق رضایت آگاهانه؛ 7/64 درصد در حیطه حق آزادی بیماران و 7/44درصد در حیطه حق محرمانه ماندن اطلاعات از آگاهی ضعیفی برخوردار بودند و تنها 88درصد از بیماران در حیطه آگاهی از فرایند درمان، آگاهی بالایی را برخوردار بودهاند.
نتیجه گیری: ارائه برنامههای آموزشی، نصب منشور حقوق بیمار در قسمتهای مختلف بیمارستان و اطلاعرسانی به بیماران در زمینه حقوقشان میتواند گام مؤثری در جهت ارتقاء آگاهی بیماران از منشور حقوق بیمار باشد.دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجانسلامت جامعه2345-62488420170509Prevalence of Intestinal Parasites among the Food Handlers in the City of Qom, 2014فراوانی آلودگی انگلی رودهای در متصدیان تهیه مواد غذایی شهر قم، سال 1393202845735FAداود بلارکمرکز تحقیقات ارتقاء سلامت، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، زاهدان، ایران،محمد جعفری مدرکدانشگاه علوم پزشکی زاهدان، زاهدان، ایرانحسین انصاریمرکز تحقیقات ارتقاء سلامت، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، زاهدان، ایرانJournal Article20170509Introduction: Parasitic diseases are among the most important infectious diseases and are considered to be a health issue in many communities. Food handlers could be responsible in the transmission of the parasites due to poor sanitation and lack of observing health principles. This study was conducted to determine the prevalence of intestinal parasites in food handlers in the city of Qom in 2014.
 Material and Methods: In this descriptive study the prevalence of parasites in the food handlers of Qom was investigated. All the food handlers are required to undertake parasite tests in order to receive the health permit. The results of these tests were registered and evaluated. The data were interpreted and analyzed through SPSS 18 software and chi-square and T-Tests.
Results: Parasitic infection was observed in 112 (3.85%) out of 2925 samples. The positive samples of 101 (%90.17) samples were related to protozoan, and 11 (%9.83) samples were helminthes. Most of the parasitic infection was related to Giardia and Entamoeba coli. The lowest sample belonged to Hymenolepis nana. There was a statistical significance relationship between the educational level and parasitic infection rate (p=0.0032). However, the statistical significance relationship could not be observed between the type of food business and the extent of intestinal parasites Â
Conclusion: The results indicated a low number of food suppliers to have intestinal parasites. However, it is necessary to increase the hygienic controls that would lead to the health promotion of the food suppliers through continued education and workshops.مقدمه: بیماریهای انگلی از مهمترین بیماریهای عفونی و یکی از مشکلات بهداشتی بسیاری از جوامع میباشند. در این میان شاغلین در مراکز تهیه مواد غذایی در صورت عدم رعایت اصول بهداشتی، میتوانند نقش مهمی در انتقال عفونتهای انگلی داشته باشند. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی آلودگی انگلی رودهای در متصدیان تهیه مواد غذایی شهر قم در سال 1393 انجام گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی بوده که فراوانی انگلی در متصدیان تهیه مواد غذایی شهر قم در سال 1393بررسی شد.
تمام متصدیان برای دریافت کارت بهداشتی نیاز به آزمایشات انگلی دارند که نتایج آنها در دفاتر ثبت و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از آزمون آماری کای دو و T-Test تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از 2925 نمونه مورد بررسی در 112 نمونه (82/3 درصد) آلودگی انگلی مشاهده شد. از نمونههای مثبت 101 مورد (17/90 درصد ) مربوط به تکیاختهها و 11 نمونه (83/9 درصد) مربوط به کرمهای رودهای بود. بیشترین آلودگی انگلی مربوط به ژیاردیا و آنتاموباکلی و کمترین آلودگی انگلی مربوط به همینولوپیس نانا بود. همچنین بین سطح سواد و میزان آلودگی انگلی رابطه معنیدار مشاهده گردید(003/0p= ). اما بین نوع کسب و میزان آلودگی به انگلهای رودهای اختلاف معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج، بیانگر آلودگی تعداد کمی از متصدیان تهیه مواد غذایی به انگلهای رودهای بود. بنابراین لازم است کنترلهای بهداشتی بیشتر شده و در این راستا، تداوم و گسترش آموزش در ارتقای سطح سلامت این افراد نقش تعیینکنندهای دارد.دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجانسلامت جامعه2345-62488420170509The Effect of Self-monitoring Training on the Aacademic Achievement of the Students with Dyslexiaتأثیر آموزش خود نظارتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نارساخوان293745736FAزاهد کنعانیدانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایراننرگس ادیب سرشکیدانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایرانحجتاله حقگودانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایرانپوریا رضاسلطانیدانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایرانJournal Article20170509Introduction: Dyslexic children, despite having normal intelligence, cannot achieve desirable academic achievement. For some of them continuing education is difficult and occationally drop out of school. The purpose of this study was to determine the Effect of self-monitoring training on academic achievement of students with dyslexia.
Material and Methods: This quasi-experimental study with pre-test, post-test included 32 elementary male dyslexic students at Javanrood citywich were randomly placed in two groups of control and experimental The experimental group had 10 sessions of 50-minutes trainings two days a week. The grades of science, mathematics, Persian, and spelling in the pre-test, post- test and follow-up, were used as the criterion for measuring the academic achievement of students and the data were then analyzed by repeated measures.
Results: Findings indicated that there was not a Significant difference between the experimental and control groups in the pre-test but there were significant differences between pre-test, post-test and pre-test, follow up(pمقدمه: کودکان نارساخوان، با وجود اینکه در اکثر مواقع از هوش طبیعی بسیاری برخوردارند، نمیتوانند پیشرفت تحصیلی مطلوبی داشته باشند و به سختی به تحصیل ادامه میدهند و یا اغلب ترک تحصیل میکنند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش خودنظارتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دچار اختلال نارساخوانی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری است.آزمودنیهای پژوهش شامل 32 نفر از دانشآموزان پسر نارساخوان مقطع ابتدایی در شهرستان جوانرود بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و بهطور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش بهصورت دو گروه 8 نفره به مدت ده جلسه 50 دقیقهای (هفتهای دو روز) آموزش خودنظارتی را دریافت کردند. نمرات امتحانی دروس اصلی (علوم، ریاضی، فارسی و املاء) بهعنوان معیار سنجش پیشرفت تحصیلی مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از آزمون اندازهگیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد در پیشآزمون تفاوت معنیداری بین گروه آزمایش و کنترل وجود نداشته اما پس از آموزش به گروه آزمایش، نمرات این دانشآموزان در پسآزمون و پیگیری معنیدار بوده (001/0>p) به این معنی که نمرات درسی آنها افزایش پیدا کرده است.
نتیجهگیری: برنامه خود نظارتی تأثیر مثبتی در بهبود پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نارساخوان داشته است، پژوهش حاضر کاربردهایی برای والدین، روانشناسان، معلمان، مربیان مدارس و متخصصان دانش آموزان مبتلا به اختلال نارساخوانی دارد که میتوانند از این راهبردها برای بهبود پیشرفت تحصیلی استفاده کنند.دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجانسلامت جامعه2345-62488420170509Self-Esteem and Some of its Influencing Factors Among College Students of Health and Paramedic Schools of Golestan University of Medical Sciences in 2013بررسی عزتنفس و عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان دانشکدههای بهداشت و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال 1392384745737FAسکینه گرایلوانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایرانخاطره سعیدی نیاکمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایرانعبدالرحمان چرکزیدانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایراننویسا سادات سیدقاسمیدانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایرانمحمدرضا قنبری، گروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایرانمرضیه لطیفیگروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ، تهران، ایرانJournal Article20170509Introduction: Self-Esteem is a durable and stable evaluation of one's self and has been the subject of many researches of the recent decades. The aim of the current study was the self-esteem assessment among college students of health and paramedic schools of Golestan University of Medical Sciences in 2013-14 academic years.
Materials and Methods: In this cross-sectional study, 360 college students who were recruited through census completed the Copper Smith Self-Esteem questionnaire along with selected demographic variables. Gathered data were entered in SPSS 17 and were analyzed using non parametric, spearman rank correlation, and binary logistic regression tests. Alpha level was considered significant at 0.05.
Results: Eighty-three point one percent were females and 81.4% were unmarried. Based on the study majors, 25.6% were studying in public health and 87.8% mentioned that they had chosen their majors in order to continue their educations. The mean score and SD of self-esteem was 35.91±7.12 ranging from 9-49. In General, 332 people (92.2%) had high levels of self-esteem. Binary logistic regression revealed that living with family and enjoying studying in the university were the best predictors of high self-esteem (Pمقدمه: عزت نفس ارزشیابی پایدار و ثابت از خود تلقی میشود و از جمله مفاهیمی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. این مطالعه با هدف تعیین عزتنفس در بین دانشجویان دانشکدههای بهداشت و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال تحصیلی 93-1392 انجام شد.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مقطعی با رویکرد توصیفی– تحلیلی360 نفر از دانشجویان که به صورت سرشماری وارد مطالعه شده بودند، پرسشنامه عزتنفس"کوپراسمیت" به همراه برخی از متغیرهای جمعیتشناختی را تکمیل کردند.
دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS17 و با آزمونهای آماری غیرپارامتری، ضریب همبستگی اسپرمن و رگرسیون لوجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: 1/83% زن و 4/81% افراد مجرد بودند. از نظر رشته تحصیلی بیشترین تعداد مربوط به رشته بهداشت عمومی6/25% بود و 8/87% دانشجویان مهمترین علت ورود به دانشگاه را علاقه به ادامه تحصیل ذکر کردند. میانگین نمرات عزت نفس کلی دانشجویان مورد بررسی12/7 ±91/35 با دامنه49- 9 بود . در کل، 332 (2/92%) دارای عزت نفس بالا بودند . نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک مشخص کرد که متغیرهای زندگی با خانواده و علاقمندی به ادامه تحصیل پیشبینیکنندههای سودمند برای عزت نفس بالا بودند(05/0p&le).
نتیجه گیری: در پژوهش حاضر سطح عزتنفس اکثریت دانشجویان مورد بررسی بالا بود. علاقهمندی به ادامه تحصیل و زندگی با خانواده از عوامل مؤثر بر افزایش عزتنفس بود. توصیه می شود تلاش در جهت افزایش عزتنفس، به صورت پایدار مورد توجه قرار گیرد، تا به عنوان یک مشخصه شخصیتی در برخورد با مشکلات به سازگاری بهتر دانشجویان کمک کند .دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجانسلامت جامعه2345-62488420170509Survey of the Relationship Barrier Factors Physical Activity and Body Mass Index Levels in Kashan elderly, 2014ارتباط عوامل بازدارنده انجام فعالیت جسمانی با شاخص توده بدنی در سالمندان کاشان، سال1393485845738FAزهرا خلیلیدانشکده علوم پزشکی خلخال، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل. ایرانعلی صدرالهیمرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی اورژانس گلستان، دانشگاه علوم پزشکی گلستان. ایرانمعصومه حسینیاندانشگاه علوم پزشکی کاشان. مرکز تحقیقات پرستاری تروما، کاشان. ایراننگین مسعودیمرکز تحقیقات پرستاری تروما، کاشان .ایرانJournal Article20170509Introduction: The appropriate body mass index and balanced weight in elderly were dependent to physical activity. Many factors prevent adequate level of physical activities. The current study aimed to survey the relationship between barrier factors to physical activity and body mass index levels in Kashan elderly.
Material & Methods: This descriptive study was conducted on 400 elderly people ages 60 years. Multistage quota sampling base on gender and number covered elderly in health situation. The body mass indexØ and Exercise Benefits/Barriers Scale survey was used to gather the data. Data was analyzed using descriptive statistics, such as Kolmogorov-Smirnov testØ spearman and Eta correlation coefficient test and ordinal regression was used for the data analysis.
Results: The results indicated that 294 elderly individuals (73.6%) had overweight and obesity body mass index level. The average body mass index of elderly was 27.01±3.1 kg/m2. The mean barrier factors for physical activity score was 32.3±6.53. The most barrier factors according to BMI was related to lack of appropriate facilities for conducting physical activities. The result of Eta test showed a significant relationship between body mass index levels and barrier factors of not having enough time (p=0.02), elderliness (p=0.03), being overweight (p=0.04), fatigue (p=0.04), lack of supportive activities (p=0.001), lack of appropriate facilities for conducting physical activity (p=0.005) and futility of physical activity (p=0.016).
Conclusion: based on the results with appropriate follow-up methods in the healthcare centers and providing sports space facilities needed for the elderlyØ increasing BMI in the elderly can be prevented.
 مقدمه: برخورداری از شاخص توده بدنی مناسب در سالمندان وابسته به فعالیت جسمانی است. عوامل زیادی از انجام سطح مطلوب فعالیت جلوگیری میکنند. هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط عوامل بازدارنده انجام فعالیت جسمانی با شاخص توده بدنی در سالمندان کاشان بود.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی است که بر روی400 سالمند بالای60 سال در سال1393 انجام شد. روش نمونه گیری چند مرحلهای سهمیهای بر حسب جنس و تعداد سالمندان تحت پوشش پایگاههای بهداشتی شهر کاشان بود. شرکتکنندگان از لحاظ سطح شاخص توده بدنی و پرسشنامه استاندارد تعیین منافع و موانع فعالیت ارزیابی شدند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، آزمونهای کولموگروف اسمیرنوف، اسپیرمن، ضریب اتا و رگرسیون رتبهای (Ordinal Regression ) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد 294 نفر (6/73٪) از سالمندان دارای شاخص توده بدنی اضافه وزن و چاقی بودند. متوسط شاخص توده بدنی 1/3±01/27 کیلوگرم بر متر مربع و متوسط امتیاز عوامل بازدارنده انجام فعالیت جسمانی سالمندان 53/6±3/32 بود. بیشترین فاکتور بازدارنده فعالیت مربوط به نداشتن مکان مناسب برای فعالیت جسمانی بود. نتایج آزمون مجذور اتا بین میانگین شاخص توده بدنی سالمندان شهر کاشان با عوامل بازدارنده نداشتن وقت کافی (02/0=p)، بالا بودن سن (03/0=p)، بالا بودن وزن (04/0=p)، ایجاد خستگی (04/0=p)، نداشتن مشوق فعالیت (001/0=p)، نداشتن مکان مناسب (005/0=p) و بیفایده بودن فعالیت جسمانی (016/0=p) ارتباط معنی داری نشان داد.
نتیجه گیری: براساس یافتههای پژوهش با پیگیریهای مناسب و آماده سازی مکانهای ورزشی مورد نیاز سالمندان، در مراکز بهداشتی درمانی میتوان از بالا رفتن شاخص توده بدنی پیشگیری نمود.
دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجانسلامت جامعه2345-62488420170509Effectiveness of Emotional Regulation Strategies Training for Fear of Positive Evaluation of male Adolescences Suffering from Social Phobia Disorderاثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجانی بر علائم ترس از ارزیابی مثبت نوجوانان پسر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی596745739FAعبداله قاسم پوراداره بهزیستی شهرستان آمل، آمل، ایرانعلیرضا فلاحآموزش و پرورش شهرستان آمل، آمل، ایران.Journal Article20170509Introduction: Social phobia disorder is considered among the anxiety disorders in which anxiety appears in certain situations or against special non threatening objects. As a result, the person avoids these situations or objects completely or endures them with intense anxiety. The present study was conducted to investigate the efficacy of emotional regulation strategies training on reduction of fear of positive evaluation of male adolescence students suffering from social phobia disorder.
Materials and Methods: This study was a experimental with pretest-posttest design. From Twenty male adolescence tenth graders suffering from social phobia disorder were selected through multistage cluster sampling, and were randomly placed into two groups of experiment (10 persons) and control (10 persons). The data collection included clinical interview, Liebowitz Scale for Children and Adolescents Social Anxiety and The Fear of Positive Evaluation Scale of Weeks. 7 sessions of emotional regulation strategies training were implemented for the experimental group. The control group received no intervention. Data were analyzed using SPSS software version 16 and ANOVA.
Results: The results indicated that there was a significant difference between the two groups after the emotional regulation strategies training for the students suffering from social phobia disorder (Pمقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی از جمله اختلالهای اضطرابی است که در آن اضطراب در برخی موقعیتهای معین و یا در برابر اشیای خاصی (خارج از وجود بیمار) بروز میکند که اغلب خطرناک نیستند. در نتیجه، فرد از این موقعیتها و اشیا بهطور جدی اجتناب نموده، یا با اضطراب شدید آنها را تحمل میکند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجانی بر علائم ترس از ارزیابی مثبت در نوجوانان پسر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی، با طرح پیشآزمون- پسآزمون بود. نمونهای به حجم 20 نفر (بر اساس پیشینه پژوهشی) از نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی از بین دانشآموزان پسر سال اول دبیرستان دوره دوم شهر آمل بهصورت نمونهگیری خوشهای چندمرحله ای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه بالینی، مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان و کودکان Liebowitz و ترس از ارزیابی مثبت Weeks و همکاران جمعآوری شد. گروه آزمایش تحت 7 جلسه درمان تنظیم هیجانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 16 و تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه پس از اعمال آموزش راهبردهای تنظیم هیجان در علائم ترس از ارزیابی مثبت در نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد (012/0>p).
نتیجه گیری: آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی میتواند باعث کاهش ترس از ارزیابی مثبت دانش آموزان پسر مبتلا به هراس اجتماعی شود.دانشکده پرستاری مامایی و پیراپزشکی رفسنجانسلامت جامعه2345-62488420170509The Comparison of Intimacy and Its Component in Nurses with Fixed and Changing Shifts in Tabriz City in 2013.مقایسه صمیمیت و ابعاد آن در پرستاران شیفت ثابت و متغیر شهر تبریز در سال 1392687545740FAمنصور بیرامیدانشگاه تبریز، تبریز، ایران0000-0002-5015-2585یزدان موحدیدانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20170509Introduction: Intimacy refers to any relationship or friendship that includes the warmth, openness and informal sharing. The present study was conducted to compare the aesthetic, physical, sexual, social and recreational intimacy in nurses with fixed and changing shifts.
Material and Methods: This descriptive study was conducted on all the hospital nurses in Tabriz city in 2013. This study was administrated on 160 nurses in the two groups of fixed and changing shifts. Two Questionnaires of demographics information and Couple intimacy was used to collect the data. The gathered data were analyzed with descriptive statistical methods of mean and standard deviation and inferential statistical methods of multivariate analysis of variance (MANOVA)
Result: The results indicated that nurses with fixed shifts show higher levels of intimacy compared with the nurses with changing shifts (Pمقدمه: صمیمیت به هرگونه رابطه یا دوستی که در برگیرنده گرمی، بازبودن و سهیم شدن غیررسمی باشد، اطلاق میگردد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه صمیمیت زیباشناختی، جسمی، جنسی و اجتماعی- تفریحی در پرستاران با شیفت کاری متغیر و پرستاران با شیفت کاری ثابت انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع طرح های توصیفی میباشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق شامل کلیه پرستاران بیمارستانهای شهر تبریز در سال 1392 بود. مطالعه بر روی 160 پرستار در دو گروه شیفت ثابت و متغیر انجام شد. جهت جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامه اطلاعات دموگرافیگ و صمیمیت زوجین استفاده شد. اطلاعات جمعآوری شده به کمک روشهای آماری توصیفی میانگین و انحراف معیار و روشهای آماری استنباطی تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که پرستاران با شیفت کاری ثابت میزان صمیمیت بیشتری را نسبت به پرستاران با شیفت کاری متغیر نشان میدهند (05/0.(p